-
وقت ها یک دم برآسودی تنم
قال مولائی لطرفی لا تنم
-
اسقیانی و دعانی افتضح
عشق و مستوری نیامیزد به هم
-
ما به مسکینی سلاح انداختیم
لا تحلوا قتل من القی السلم
-
یا غریب الحسن رفقا بالغریب
خون درویشان مریز ای محتشم
-
گر نکردستی به خونم پنجه تیز
ما لذاک الکف مخضوبا بدم
-
قد ملکت القلب ملکا دائما
خواهی اکنون عدل کن خواهی ستم
-
گر بخوانی ور برانی بنده ایم
لا ابالی ان دعالی او شتم
-
یا قضیب البان ما هذا لوقوف
گر خلاف سرو می خواهی بچم
-
عمرها پرهیز می کردم ز عشق
ما حسبت الان الا قد هجم
-
خلیانی نحو منظوری اقف
تا چو شمع از سر بسوزم تا قدم
-
در ازل رفتست ما را دوستی
لا تخونونی فعهدی ماانصرم
-
بذل روحی فیک امر هین
خود چه باشد در کف حاتم درم
-
بنده ام تا زنده ام بی زینهار
لم ازل عبدا و اوصالی رمم
-
شنعه العذال عندی لم تفد
کز ازل بر من کشیدند این رقم
-
گر بنالم وقتی از زخمی قدیم
لا تلومونی فجرحی ما التحم
-
ان ترد محو البرایا فانکشف
تا وجود خلق ریزی در عدم
-
عقل و صبر از من چه می جویی که عشق
کلما اسست بنیانا هدم
-
انت فی قلبی الم تعلم به
کز نصیحت کن نمی بیند الم
-
سعدیا جان صرف کن در پای دوست
ان غایات الامانی تغتنم
وقت ها یک دم برآسودی تنم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/وقت-ها-یک-دم-برآسودی-تنم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(9500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(9500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(9500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(9500 تومان)