-
گر درون سوخته ای با تو برآرد نفسی
چه تفاوت کند اندر شکرستان مگسی
-
ای که انصاف دل سوختگان می ندهی
خود چنین روی نبایست نمودن به کسی
-
روزی اندر قدمت افتم و گر سر برود
به ز من در سر این واقعه رفتند بسی
-
دامن دوست به دنیا نتوان داد از دست
حیف باشد که دهی دامن گوهر به خسی
-
تا به امروز مرا در سخن این سوز نبود
که گرفتار نبودم به کمند هوسی
-
چون سراییدن بلبل که خوش آید بر شاخ
لیکن آن سوز ندارد که بود در قفسی
-
سعدیا گر ز دل آتش به قلم درنزدی
پس چرا دود به سر می رودش هر نفسی
گر درون سوخته ای با تو برآرد نفسی
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/گر-درون-سوخته-ای-با-تو-برآرد-نفسی
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)