-
گر کسی سرو شنیدست که رفتست اینست
یا صنوبر که بناگوش و برش سیمینست
-
نه بلندیست به صورت که تو معلوم کنی
که بلند از نظر مردم کوته بینست
-
خواب در عهد تو در چشم من آید هیهات
عاشقی کار سری نیست که بر بالینست
-
همه آرام گرفتند و شب از نیمه گذشت
وان چه در خواب نشد چشم من و پروینست
-
خود گرفتم که نظر بر رخ خوبان کفرست
من از این بازنگردم که مرا این دینست
-
وقت آنست که مردم ره صحرا گیرند
خاصه اکنون که بهار آمد و فروردینست
-
چمن امروز بهشتست و تو در می بایی
تا خلایق همه گویند که حورالعینست
-
هر چه گفتیم در اوصاف کمالیت او
همچنان هیچ نگفتیم که صد چندینست
-
آن چه سرپنجه سیمین تو با سعدی کرد
با کبوتر نکند پنجه که با شاهینست
-
من دگر شعر نخواهم که نویسم که مگس
زحمتم می دهد از بس که سخن شیرینست
گر کسی سرو شنیدست که رفتست اینست
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/گر-کسی-سرو-شنیدست-که-رفتست-اینست
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)