-
نداند کسی قدر روز خوشی
مگر روزی افتد به سختی کشی
-
زمستان درویش در تنگ سال
چه سهل است پیش خداوند مال
-
سلیمی که یک چند نالان نخفت
خداوند را شکر صحت نگفت
-
چو مردانه رو باشی و تیز پای
به شکرانه باکند پایان بپای
-
به پیر کهن بر ببخشد جوان
توانا کند رحم بر ناتوان
-
چه دانند جیحونیان قدر آب
ز واماندگان پرس در آفتاب
-
عرب را که در دجله باشد قعود
چه غم دارد از تشنگان زرود
-
کسی قیمت تندرستی شناخت
که یک چند بیچاره در تب گداخت
-
تو را تیره شب کی نماید دراز
که غلطی ز پهلو به پهلوی ناز
-
براندیش از افتان و خیزان تب
که رنجور داند درازای شب
-
به بانگ دهل خواجه بیدار گشت
چه داند شب پاسبان چون گذشت
گفتار اندر بخشایش بر ناتوانان و شکر نعمت حق در توانایی
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/گفتار-اندر-بخشایش-بر-ناتوانان-و-شکر-نعمت-حق-در-توانایی
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)