-
مها زورمندی مکن با کهان
که بر یک نمط می نماند جهان
-
سر پنجه ناتوان بر مپیچ
که گر دست یابد برآیی به هیچ
-
عدو را بکوچک نباید شمرد
که کوه کلان دیدم از سنگ خرد
-
نبینی که چون با هم آیند مور
ز شیران جنگی برآرند شور
-
نه موری که مویی کزان کمترست
چو پر شد ز زنجیر محکمترست
-
مبر گفتمت پای مردم ز جای
که عاجز شوی گر درآیی ز پای
-
دل دوستان جمع بهتر که گنج
خزینه تهی به که مردم به رنج
-
مینداز در پای کار کسی
که افتد که در پایش افتی بسی
-
تحمل کن ای ناتوان از قوی
که روزی تواناتر از وی شوی
-
به همت برآر از ستیهنده شور
که بازوی همت به از دست زور
-
لب خشک مظلوم را گو بخند
که دندان ظالم بخواهند کند
-
به بانگ دهل خواجه بیدار گشت
چه داند شب پاسبان چون گذشت
-
خورد کاروانی غم بار خویش
نسوزد دلش بر خر پشت ریش
-
گرفتم کز افتادگان نیستی
چو افتاده بینی چرا نیستی
-
براینت بگویم یکی سرگذشت
که سستی بود زین سخن درگذشت
گفتار اندر نگه داشتن خاطر درویشان
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/گفتار-اندر-نگه-داشتن-خاطر-درویشان
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(7500 تومان)