-
شب را نوشیده ام
-
و بر این شاخه های شکسته می گریم
-
مرا تنها گذار
-
ای چشم تبدار سرگردان
-
مرا با رنج بودن تنها گذار
-
مگذار خواب وجودم را پر پر کنم
-
مگذار ازبالش تاریک تنهایی سر بر دارم
-
و به دامن بی تار و پود رویا ها بیاویزم
-
سپیدی های فریب
-
روی ستون های بی سایه رجز می خوانند
-
طلسم شکسته خوابم را بنگر
-
بیهوده به زنجیر مروارید چشمم آویخته
-
او را بگو
-
تپش جهنمی مست
-
او را بگو نسیم سیاه چشمانت را نوشیده ام
-
نوشیده ام که پیوسته بی آرامم
-
جهنم سرگردان مرا تنها گذار