-
روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد
-
در رگ ها نور خواهم ریخت
-
و صدا خواهم در داد ای سبدهاتان پر خواب سیب آوردم سیب سرخ خورشید
-
خواهم آمد گل یاسی به گدا خواهم داد
-
زن زیبای جذامی را گوشواری دیگر خواهم بخشید
-
کور را خواهم گفتم چه تماشا دارد باغ
-
دوره گردی خواهم شد کوچه ها را خواهم گشت جار خواهم زد ای شبنم شبنم شبنم
-
رهگذاری خواهد گفت راستی را شب تاریکی است کهکشانی خواهم دادش
-
روی پل دخترکی بی پاست دب اکبر را بر گردن او خواهم آویخت
-
هر چه دشنام از لب خواهم برچید
-
هر چه دیوار از جا خواهم برکند
-
رهزنان را خواهم گفت کاروانی آمد بارش لبخند
-
ابر را پاره خواهم کرد
-
من گره خواهم زد چشمان را با خورشید دل ها را با عشق سایه ها را با آب شاخه ها را با باد
-
و به هم خواهم پیوست خواب کودک را با زمزمه زنجره ها
-
بادبادک ها به هوا خواهم برد
-
گلدان ها آب خواهم داد
-
خواهم آمد پیش اسبان گاوان علف سبز نوازش خواهم ریخت
-
مادیانی تشنه سطل شبنم را خواهم آورد
-
خر فرتوتی در راه من مگس هایش را خواهم زد
-
خواهم آمد سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت
-
پای هر پنجره ای شعری خواهم خواند
-
هر کلاغی را کاجی خواهم داد
-
مار را خواهم گفت چه شکوهی دارد غوک
-
آشتی خواهم داد
-
آشنا خواهم کرد
-
راه خواهم رفت
-
نور خواهم خورد
-
دوست خواهم داشت
و پیامی در راه
سهراب
https://www.sherfarsi.ir/sohrab/و-پیامی-در-راه
غوک
- غوک
- غورباقه