-
سال میان دو پلک را
-
ثانیه هایی شبیه راز تولد
-
بدرقه کردند
-
کم کم در ارتفاع خیس ملاقات
-
صومعه نور
-
ساخته می شد
-
حادثه از جنس ترس بود
-
ترس
-
وارد ترکیب سنگ ها می شد
-
حنجره ای در ضخامت خنک باد
-
غربت یک دوست را
-
زمزمه می کرد
-
از سر باران
-
تاته پاییز
-
تجربه های کبوترانه روان بود
-
باران وقتی که ایستاد
-
منظره اوراق بود
-
وسعت مرطوب
-
از نفس افتاد
-
قوس قزح در دهان حوصله ما
-
آب شد