خبث

خُبث
پلیدی، ناپاکی
بد ذاتی، بد سرشتی
1

کاربردهای خبث

  • چو دشمن کرم بیند و لطف و جود

    نیاید دگر خبث از او در وجود

  • هم از خبث نوعی در آن درج کرد

    که ناچار فریاد خیزد ز درد

  • بی هنران هنرمند را نتوانند دیدن همچنانکه سگان بازاری سگ صید را مشغله برآرند و پیش آمدن نیارند یعنی سفله چون به هنر با کسی برنیاید به خبثش در پوستین افتد