ذمیمة

ذمیمة
مذموم. نکوهیده . ناستوده . زشت
1

کاربردهای ذمیمة

  • باز آمدیم بحکایت وزیر غافل ملک را طرفی از ذمائم اخلاق او بقرائن معلوم شد در شکنجه کشید و بانواع عقوبت بکشت