-
برآسود پس لشکر از هر دو روی
برفتند روز دوم جنگجوی
-
رده برکشیدند ایرانیان
چنان چون بود ساز جنگ کیان
-
چو افراسیاب آن سپه را بدید
بزد کوس رویین و صف برکشید
-
چنان شد ز گرد سواران جهان
که خورشید گفتی شد اندر نهان
-
دهاده برآمد ز هر دو گروه
بیابان نبود ایچ پیدا ز کوه
-
برانسان سپه بر هم آویختند
چو رود روان خون همی ریختند
-
به هر سو که قارن شدی رزمخواه
فرو ریختی خون ز گرد سیاه
-
کجا خاستی گرد افراسیاب
همه خون شدی دشت چون رود آب
-
سرانجام نوذر ز قلب سپاه
بیامد به نزدیک او رزمخواه
-
چنان نیزه بر نیزه انداختند
سنان یک به دیگر برافراختند
-
که بر هم نپیچد بران گونه مار
شهان را چنین کی بود کارزار
-
چنین تا شب تیره آمد به تنگ
برو خیره شد دست پور پشنگ
-
از ایران سپه بیشتر خسته شد
وزان روی پیکار پیوسته شد
-
به بیچارگی روی برگاشتند
به هامون برافگنده بگذاشتند
-
دل نوذر از غم پر از درد بود
که تاجش ز اختر پر از گرد بود
-
چو از دشت بنشست آوای کوس
بفرمود تا پیش او رفت طوس
-
بشد طوس و گستهم با او به هم
لبان پر ز باد و روان پر ز غم
-
بگفت آنک در دل مرا درد چیست
همی گفت چندی و چندی گریست
-
از اندرز فرخ پدر یاد کرد
پر از خون جگر لب پر از باد سرد
-
کجا گفته بودش که از ترک و چین
سپاهی بیاید به ایران زمین
-
ازیشان ترا دل شود دردمند
بسی بر سپاه تو آید گزند
-
ز گفتار شاه آمد اکنون نشان
فراز آمد آن روز گردنکشان
-
کس از نامه نامداران نخواند
که چندین سپه کس ز ترکان براند
-
شما را سوی پارس باید شدن
شبستان بیاوردن و آمدن
-
وزان جا کشیدن سوی زاوه کوه
بران کوه البرز بردن گروه
-
ازیدر کنون زی سپاهان روید
وزین لشکر خویش پنهان روید
-
ز کار شما دل شکسته شوند
برین خستگی نیز خسته شوند
-
ز تخم فریدون مگر یک دو تن
برد جان ازین بی شمار انجمن
-
ندانم که دیدار باشد جزین
یک امشب بکوشیم دست پسین
-
شب و روز دارید کارآگهان
بجویید هشیار کار جهان
-
ازین لشکر ار بد دهند آگهی
شود تیره این فر شاهنشهی
-
شما دل مدارید بس مستمند
که باید چنین بد ز چرخ بلند
-
یکی را به جنگ اندر آید زمان
یکی با کلاه مهی شادمان
-
تن کشته با مرده یکسان شود
طپد یک زمان بازش آسان شود
-
بدادش مران پندها چون سزید
پس آن دست شاهانه بیرون کشید
-
گرفت آن دو فرزند را در کنار
فرو ریخت آب از مژه شهریار
برآسود پس لشکر از هر دو روی
فردوسی
https://www.sherfarsi.ir/ferdowsi/برآسود-پس-لشکر-از-هر-دو-روی
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(18000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(18000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(18000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(18000 تومان)
افراسیاب
- افراسیاب
-
-
- شاه اسطورهای توران پسر پشنگ در شاهنامه است. او دشمن ایرانیان بود و داستان نبردهایش با ایرانیان و به ویژه رستم خواندنی است. سرانجام به دست کیخسرو کشته شد.
- سرزمینی که تورانیان بر آن حکمرانی میکردند، بعدها توسط ترکان اشغال گردید. به همین دلیل، در متون قدیمی، توران و از جمله افراسیاب را (به اشتباه) ترک دانستهاند