-
چنان دید گوینده یک شب به خواب
که یک جام می داشتی چون گلاب
-
دقیقی ز جایی پدید آمدی
بران جام می داستانها زدی
-
به فردوسی آواز دادی که می
مخور جز بر آیین کاوس کی
-
که شاهی ز گیتی گزیدی که بخت
بدو نازد و لشگر و تاج و تخت
-
شهنشاه محمود گیرنده شهر
ز شادی به هر کس رسانیده بهر
-
از امروز تا سال هشتاد و پنج
بکاهدش رنج و نکاهدش گنج
-
ازین پس به چین اندر آرد سپاه
همه مهتران برگشایند راه
-
نبایدش گفتن کسی را درشت
همه تاج شاهانش آمد به مشت
-
بدین نامه گر چند بشتافتی
کنون هرچ جستی همه یافتی
-
ازین باره من پیش گفتم سخن
سخن را نیامد سراسر به بن
-
ز گشتاسپ و ارجاسپ بیتی هزار
بگفتم سرآمد مرا روزگار
-
گر آن مایه نزد شهنشه رسد
روان من از خاک بر مه رسد
-
کنون من بگویم سخن کو بگفت
منم زنده او گشت با خاک جفت
به خواب دیدن فردوسی دقیقی را
فردوسی
https://www.sherfarsi.ir/ferdowsi/به-خواب-دیدن-فردوسی-دقیقی-را
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6500 تومان)