-
-
چراغست مر تیره شب را بسیچ
به بد تا توانی تو هرگز مپیچ
-
برای شب سیاه هم چراغ گذاشتهاند؛ تا میتوانی به راه نا راست منحرف نشو
-
-
-
چو سی روز گردش بپیمایدا
شود تیره گیتی بدو روشنا
-
هنگامی که سی روز گشتن را سپری کرد، آسمان تاریک با آن روشن میشود
-
-
-
پدید آید آنگاه باریک و زرد
چو پشت کسی کو غم عشق خورد
-
پس از آن همانند کسی که از غصهی عشق، کمرش خم شده است، باریک و زرد و کم رمق میشود.
-
-
-
چو بیننده دیدارش از دور دید
هم اندر زمان او شود ناپدید
-
پس از اینکه اندکی در آسمان پدیدار شد و چشم توانست آن را در فاصلهی دوری مشاهده کند، مخفی میشود
-
-
-
دگر شب نمایش کند بیشتر
ترا روشنایی دهد بیشتر
-
شب بعد، جلوهاش را بیشتر میکند و نور بیشتری به تو میبخشد
-
-
-
به دو هفته گردد تمام و درست
بدان باز گردد که بود از نخست
-
در مدت دو هفته، به صورت قرص کامل درمیآید و همانی می شود که از اول بوده است.
-
-
-
بود هر شبانگاه باریکتر
به خورشید تابنده نزدیکتر
-
سپس، هر شب نازکتر از قبل میشود و به خورشید تابان نزدیکتر میشود
-
-
-
بدینسان نهادش خداوند داد
بود تا بود هم بدین یک نهاد
-
خداوند چنین سرشتی به ماه داده است. تا زمانی که وجود داشته باشد هم به همین قاعده خواهد بود.
-
در آفرینش ماه
فردوسی
https://www.sherfarsi.ir/ferdowsi/در-آفرینش-ماه
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)