-
چنین گفت پس شاه گردن فراز
کزین هر چه گفتید دارید راز
-
بخواند آن زمان زال را شهریار
کزو خواست کردن سخن خواستار
-
بدان تا بپرسند ازو چند چیز
نهفته سخنهای دیرینه نیز
-
نشستند بیدار دل بخردان
همان زال با نامور موبدان
-
بپرسید مر زال را موبدی
ازین تیزهش راه بین بخردی
-
که از ده و دو تای سرو سهی
که رستست شاداب با فرهی
-
ازان بر زده هر یکی شاخ سی
نگردد کم و بیش در پارسی
-
دگر موبدی گفت کای سرفراز
دو اسپ گرانمایه و تیزتاز
-
یکی زان به کردار دریای قار
یکی چون بلور سپید آبدار
-
بجنبید و هر دو شتابنده اند
همان یکدیگر را نیابنده اند
-
سدیگر چنین گفت کان سی سوار
کجا بگذرانند بر شهریار
-
یکی کم شود باز چون بشمری
همان سی بود باز چون بنگری
-
چهارم چنین گفت کان مرغزار
که بینی پر از سبزه و جویبار
-
یکی مرد با تیز داسی بزرگ
سوی مرغزار اندر آید سترگ
-
همی بدرود آن گیا خشک و تر
نه بردارد او هیچ ازان کار سر
-
دگر گفت کان برکشیده دو سرو
ز دریای با موج برسان غرو
-
یکی مرغ دارد بریشان کنام
نشیمش به شام آن بود این به بام
-
ازین چون بپرد شود برگ خشک
بران بر نشیند دهد بوی مشک
-
ازان دو همیشه یکی آبدار
یکی پژمریده شده سوگوار
-
بپرسید دیگر که بر کوهسار
یکی شارستان یافتم استوار
-
خرامند مردم ازان شارستان
گرفته به هامون یکی خارستان
-
بناها کشیدند سر تا به ماه
پرستنده گشتند و هم پیشگاه
-
وزان شارستان شان به دل نگذرد
کس از یادکردن سخن نشمرد
-
یکی بومهین خیزد از ناگهان
بر و بومشان پاک گردد نهان
-
بدان شارستان شان نیاز آورد
هم اندیشگان دراز آورد
-
به پرده درست این سخنها بجوی
به پیش ردان آشکارا بگوی
-
گر این رازها آشکارا کنی
ز خاک سیه مشک سارا کنی
چنین گفت پس شاه گردن فراز
فردوسی
https://www.sherfarsi.ir/ferdowsi/چنین-گفت-پس-شاه-گردن-فراز
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(13500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(13500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(13500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(13500 تومان)