-
ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت
و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت
-
خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز
کاغوش که شد منزل آسایش و خوابت
-
درویش نمی پرسی و ترسم که نباشد
اندیشه آمرزش و پروای ثوابت
-
راه دل عشاق زد آن چشم خماری
پیداست از این شیوه که مست است شرابت
-
تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت
تا باز چه اندیشه کند رای صوابت
-
هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی
پیداست نگارا که بلند است جنابت
-
دور است سر آب از این بادیه هش دار
تا غول بیابان نفریبد به سرابت
-
تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل
باری به غلط صرف شد ایام شبابت
-
ای قصر دل افروز که منزلگه انسی
یا رب مکناد آفت ایام خرابت
-
حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزد
صلحی کن و بازآ که خرابم ز عتابت
آغوش که شد منزل آسایش و خوابت
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/آغوش-که-شد-منزل-آسایش-و-خوابت
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
شاعر همه اش در این اندیشه است که معشوقه اش شب را کجا سر می کند و با چه کسی دوست شده است که دیگر محلی به یار قدیمی خود نمی گذارد
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5000 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید: