آنکه روشن بد جهان بینش بدو
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/آنکه-روشن-بد-جهان-بینش-بدو

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)

  1. آنکه روشن بد جهان بینش بدو

    میل در چشم جهان بینش کشید

  2. دل منه بر دنیی و اسباب او

    زانکه از وی کس وفاداری ندید

  3. کس عسل بی نیش از این دکان نخورد

    کس رطب بی خار از این بستان نچید

  4. هر به ایامی چراغی بر فروخت

    چون تمام افروخت بادش دردمید

  5. بی تکلف هر که دل بر وی نهاد

    چون بدیدی خصم خود می پرورید

  6. شاه غازی خسرو گیتی ستان

    آنکه از شمشیر او خون می چکید

  7. گه به یک حمله سپاهی می شکست

    گه به هویی قلبگاهی می درید

  8. از نهیبش پنجه می افکند شیر

    در بیابان نام او چون می شنید

  9. سروران را بی سبب می کرد حبس

    گردنان را بی خطر سر می برید

  10. عاقبت شیراز و تبریز و عراق

    چون مسخر کرد وقتش در رسید

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)
آنکه روشن بد جهان بینش بدو

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  میل در چشم جهان بینش کشید
زانکه از وی کس وفاداری ندید
کس رطب بی خار از این بستان نچید
چون تمام افروخت بادش دردمید
چون بدیدی خصم خود می پرورید
آنکه از شمشیر او خون می چکید
گه به هویی قلبگاهی می درید
در بیابان نام او چون می شنید
گردنان را بی خطر سر می برید
چون مسخر کرد وقتش در رسید آنکه روشن بد جهان بینش بدو
دل منه بر دنیی و اسباب او
کس عسل بی نیش از این دکان نخورد
هر به ایامی چراغی بر فروخت
بی تکلف هر که دل بر وی نهاد
شاه غازی خسرو گیتی ستان
گه به یک حمله سپاهی می شکست
ا
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  میل در چشم جهان بینش کشید
زانکه از وی کس وفاداری ندید
کس رطب بی خار از این بستان نچید
چون تمام افروخت بادش دردمید
چون بدیدی خصم خود می پرورید
آنکه از شمشیر او خون می چکید
گه به هویی قلبگاهی می درید
در بیابان نام او چون می شنید
گردنان را بی خطر سر می برید
چون مسخر کرد وقتش در رسید آنکه روشن بد جهان بینش بدو
دل منه بر دنیی و اسباب او
کس عسل بی نیش از این دکان نخورد
هر به ایامی چراغی بر فروخت
بی تکلف هر که دل بر وی نهاد
شاه غازی خسرو گیتی ستان
گه به یک حمله سپاهی می شکست
ا
  • پس زمینه شب متن نوشته:  میل در چشم جهان بینش کشید
زانکه از وی کس وفاداری ندید
کس رطب بی خار از این بستان نچید
چون تمام افروخت بادش دردمید
چون بدیدی خصم خود می پرورید
آنکه از شمشیر او خون می چکید
گه به هویی قلبگاهی می درید
در بیابان نام او چون می شنید
گردنان را بی خطر سر می برید
چون مسخر کرد وقتش در رسید آنکه روشن بد جهان بینش بدو
دل منه بر دنیی و اسباب او
کس عسل بی نیش از این دکان نخورد
هر به ایامی چراغی بر فروخت
بی تکلف هر که دل بر وی نهاد
شاه غازی خسرو گیتی ستان
گه به یک حمله سپاهی می شکست
از
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  میل در چشم جهان بینش کشید
زانکه از وی کس وفاداری ندید
کس رطب بی خار از این بستان نچید
چون تمام افروخت بادش دردمید
چون بدیدی خصم خود می پرورید
آنکه از شمشیر او خون می چکید
گه به هویی قلبگاهی می درید
در بیابان نام او چون می شنید
گردنان را بی خطر سر می برید
چون مسخر کرد وقتش در رسید آنکه روشن بد جهان بینش بدو
دل منه بر دنیی و اسباب او
کس عسل بی نیش از این دکان نخورد
هر به ایامی چراغی بر فروخت
بی تکلف هر که دل بر وی نهاد
شاه غازی خسرو گیتی ستان
گه به یک حمله سپاهی می شکست
ا
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  آنکه روشن بد جهان بینش بدو
دل منه بر دنیی و اسباب او
کس عسل بی نیش از این دکان نخورد
هر به ایامی چراغی بر فروخت
بی تکلف هر که دل بر وی نهاد
شاه غازی خسرو گیتی ستان
گه به یک حمله سپاهی می شکست
از نهیبش پنجه می افکند شیر
سروران را بی سبب می کرد حبس
عاقبت شیراز و تبریز و عراق میل در چشم جهان بینش کشید
زانکه از وی کس وفاداری ندید
کس رطب بی خار از این بستان نچید
چون تمام افروخت بادش دردمید
چون بدیدی خصم خود می پرورید
آنکه از شمشیر او خون می چکید
گه به هویی قلبگاهی می
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  آنکه روشن بد جهان بینش بدو
دل منه بر دنیی و اسباب او
کس عسل بی نیش از این دکان نخورد
هر به ایامی چراغی بر فروخت
بی تکلف هر که دل بر وی نهاد
شاه غازی خسرو گیتی ستان
گه به یک حمله سپاهی می شکست
از نهیبش پنجه می افکند شیر
سروران را بی سبب می کرد حبس
عاقبت شیراز و تبریز و عراق میل در چشم جهان بینش کشید
زانکه از وی کس وفاداری ندید
کس رطب بی خار از این بستان نچید
چون تمام افروخت بادش دردمید
چون بدیدی خصم خود می پرورید
آنکه از شمشیر او خون می چکید
گه به هویی قلبگاهی می درید
در
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  آنکه روشن بد جهان بینش بدو
دل منه بر دنیی و اسباب او
کس عسل بی نیش از این دکان نخورد
هر به ایامی چراغی بر فروخت
بی تکلف هر که دل بر وی نهاد
شاه غازی خسرو گیتی ستان
گه به یک حمله سپاهی می شکست
از نهیبش پنجه می افکند شیر
سروران را بی سبب می کرد حبس
عاقبت شیراز و تبریز و عراق میل در چشم جهان بینش کشید
زانکه از وی کس وفاداری ندید
کس رطب بی خار از این بستان نچید
چون تمام افروخت بادش دردمید
چون بدیدی خصم خود می پرورید
آنکه از شمشیر او خون می چکید
گه به هویی قلبگاهی می درید
در
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  آنکه روشن بد جهان بینش بدو
دل منه بر دنیی و اسباب او
کس عسل بی نیش از این دکان نخورد
هر به ایامی چراغی بر فروخت
بی تکلف هر که دل بر وی نهاد
شاه غازی خسرو گیتی ستان
گه به یک حمله سپاهی می شکست
از نهیبش پنجه می افکند شیر
سروران را بی سبب می کرد حبس
عاقبت شیراز و تبریز و عراق میل در چشم جهان بینش کشید
زانکه از وی کس وفاداری ندید
کس رطب بی خار از این بستان نچید
چون تمام افروخت بادش دردمید
چون بدیدی خصم خود می پرورید
آنکه از شمشیر او خون می چکید
گه به هویی قلبگاهی می درید
د