الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/الا-یا-ایها-الساقی-ادر-کاسا-و-ناولها

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)
در اولین شعر از دیوان حافظ، شراب به عنوان دوای درد عاشقی معرفی می شود. عشقی که در ابتدا آسان می نمود ولی پس از مدتی مشکلات خودشان را نشان می دهند

  1. الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

    که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

  2. به بوی نافه ای کاخر صبا زان طره بگشاید

    ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها

  3. مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم

    جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها

  4. به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید

    که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها

  5. شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل

    کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها

  6. همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر

    نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل ها

  7. حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ

    متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها
جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها
که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل ها
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
به بوی نافه ای کاخر صبا زان طره بگشاید
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
همه کارم ز خود
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها
جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها
که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل ها
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
به بوی نافه ای کاخر صبا زان طره بگشاید
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
همه کارم ز خود
  • پس زمینه شب متن نوشته:  که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها
جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها
که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل ها
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
به بوی نافه ای کاخر صبا زان طره بگشاید
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
همه کارم ز خود ک
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها
جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها
که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل ها
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
به بوی نافه ای کاخر صبا زان طره بگشاید
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
همه کارم ز خود
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
به بوی نافه ای کاخر صبا زان طره بگشاید
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها
جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها
که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
نهان کی
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
به بوی نافه ای کاخر صبا زان طره بگشاید
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها
جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها
که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
نهان کی ماند آن
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
به بوی نافه ای کاخر صبا زان طره بگشاید
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها
جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها
که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
نهان کی ماند آن
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
به بوی نافه ای کاخر صبا زان طره بگشاید
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
حضوری گر همی خواهی از او غایب مشو حافظ که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل ها
جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها
که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
نهان کی ماند آ