بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/بازآی-ساقیا-که-هواخواه-خدمتم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

  1. بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم

    مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم

  2. زان جا که فیض جام سعادت فروغ توست

    بیرون شدی نمای ز ظلمات حیرتم

  3. هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت

    تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم

  4. عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم

    کاین بود سرنوشت ز دیوان قسمتم

  5. می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار

    این موهبت رسید ز میراث فطرتم

  6. من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش

    در عشق دیدن تو هواخواه غربتم

  7. دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیف

    ای خضر پی خجسته مدد کن به همتم

  8. دورم به صورت از در دولتسرای تو

    لیکن به جان و دل ز مقیمان حضرتم

  9. حافظ به پیش چشم تو خواهد سپرد جان

    در این خیالم ار بدهد عمر مهلتم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم
بیرون شدی نمای ز ظلمات حیرتم
تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم
کاین بود سرنوشت ز دیوان قسمتم
این موهبت رسید ز میراث فطرتم
در عشق دیدن تو هواخواه غربتم
ای خضر پی خجسته مدد کن به همتم
لیکن به جان و دل ز مقیمان حضرتم
در این خیالم ار بدهد عمر مهلتم بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم
زان جا که فیض جام سعادت فروغ توست
هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت
عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم
می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار
من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش
دریا و ک
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم
بیرون شدی نمای ز ظلمات حیرتم
تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم
کاین بود سرنوشت ز دیوان قسمتم
این موهبت رسید ز میراث فطرتم
در عشق دیدن تو هواخواه غربتم
ای خضر پی خجسته مدد کن به همتم
لیکن به جان و دل ز مقیمان حضرتم
در این خیالم ار بدهد عمر مهلتم بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم
زان جا که فیض جام سعادت فروغ توست
هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت
عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم
می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار
من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش
دریا و ک
  • پس زمینه شب متن نوشته:  مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم
بیرون شدی نمای ز ظلمات حیرتم
تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم
کاین بود سرنوشت ز دیوان قسمتم
این موهبت رسید ز میراث فطرتم
در عشق دیدن تو هواخواه غربتم
ای خضر پی خجسته مدد کن به همتم
لیکن به جان و دل ز مقیمان حضرتم
در این خیالم ار بدهد عمر مهلتم بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم
زان جا که فیض جام سعادت فروغ توست
هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت
عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم
می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار
من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش
دریا و کوه
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم
بیرون شدی نمای ز ظلمات حیرتم
تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم
کاین بود سرنوشت ز دیوان قسمتم
این موهبت رسید ز میراث فطرتم
در عشق دیدن تو هواخواه غربتم
ای خضر پی خجسته مدد کن به همتم
لیکن به جان و دل ز مقیمان حضرتم
در این خیالم ار بدهد عمر مهلتم بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم
زان جا که فیض جام سعادت فروغ توست
هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت
عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم
می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار
من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش
دریا و ک
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم
زان جا که فیض جام سعادت فروغ توست
هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت
عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم
می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار
من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش
دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیف
دورم به صورت از در دولتسرای تو
حافظ به پیش چشم تو خواهد سپرد جان مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم
بیرون شدی نمای ز ظلمات حیرتم
تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم
کاین بود سرنوشت ز دیوان قسمتم
این موهبت رسید ز میراث فطرتم
در عشق دیدن تو هواخواه غر
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم
زان جا که فیض جام سعادت فروغ توست
هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت
عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم
می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار
من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش
دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیف
دورم به صورت از در دولتسرای تو
حافظ به پیش چشم تو خواهد سپرد جان مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم
بیرون شدی نمای ز ظلمات حیرتم
تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم
کاین بود سرنوشت ز دیوان قسمتم
این موهبت رسید ز میراث فطرتم
در عشق دیدن تو هواخواه غربتم
ای
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم
زان جا که فیض جام سعادت فروغ توست
هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت
عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم
می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار
من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش
دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیف
دورم به صورت از در دولتسرای تو
حافظ به پیش چشم تو خواهد سپرد جان مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم
بیرون شدی نمای ز ظلمات حیرتم
تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم
کاین بود سرنوشت ز دیوان قسمتم
این موهبت رسید ز میراث فطرتم
در عشق دیدن تو هواخواه غربتم
ای
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  بازآی ساقیا که هواخواه خدمتم
زان جا که فیض جام سعادت فروغ توست
هر چند غرق بحر گناهم ز صد جهت
عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم
می خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار
من کز وطن سفر نگزیدم به عمر خویش
دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیف
دورم به صورت از در دولتسرای تو
حافظ به پیش چشم تو خواهد سپرد جان مشتاق بندگی و دعاگوی دولتم
بیرون شدی نمای ز ظلمات حیرتم
تا آشنای عشق شدم ز اهل رحمتم
کاین بود سرنوشت ز دیوان قسمتم
این موهبت رسید ز میراث فطرتم
در عشق دیدن تو هواخواه غربتم
ای