-
ساقیا برخیز و درده جام را
خاک بر سر کن غم ایام را
-
ساغر می بر کفم نه تا ز بر
برکشم این دلق ازرق فام را
-
گر چه بدنامیست نزد عاقلان
ما نمی خواهیم ننگ و نام را
-
باده درده چند از این باد غرور
خاک بر سر نفس نافرجام را
-
دود آه سینه نالان من
سوخت این افسردگان خام را
-
محرم راز دل شیدای خود
کس نمی بینم ز خاص و عام را
-
با دلارامی مرا خاطر خوش است
کز دلم یک باره برد آرام را
-
ننگرد دیگر به سرو اندر چمن
هر که دید آن سرو سیم اندام را
-
صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبت روزی بیابی کام را
ساقیا برخیز و درده جام را
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/ساقیا-برخیز-و-درده-جام-را
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
اگرچه باده نوشی مایه آبروریزی است، ولی شاعر اصلا دنبال خوشنامی نیست و غم روزگار را با شراب از میان می برد
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید: