سال ها دفتر ما در گرو صهبا بود
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/سال-ها-دفتر-ما-در-گرو-صهبا-بود

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

  1. سال ها دفتر ما در گرو صهبا بود

    رونق میکده از درس و دعای ما بود

  2. نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان

    هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود

  3. دفتر دانش ما جمله بشویید به می

    که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود

  4. از بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دل

    کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود

  5. دل چو پرگار به هر سو دورانی می کرد

    و اندر آن دایره سرگشته پابرجا بود

  6. مطرب از درد محبت عملی می پرداخت

    که حکیمان جهان را مژه خون پالا بود

  7. می شکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی

    بر سرم سایه آن سرو سهی بالا بود

  8. پیر گلرنگ من اندر حق ازرق پوشان

    رخصت خبث نداد ار نه حکایت ها بود

  9. قلب اندوده حافظ بر او خرج نشد

    کاین معامل به همه عیب نهان بینا بود

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  رونق میکده از درس و دعای ما بود
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود
کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود
و اندر آن دایره سرگشته پابرجا بود
که حکیمان جهان را مژه خون پالا بود
بر سرم سایه آن سرو سهی بالا بود
رخصت خبث نداد ار نه حکایت ها بود
کاین معامل به همه عیب نهان بینا بود سال ها دفتر ما در گرو صهبا بود
نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان
دفتر دانش ما جمله بشویید به می
از بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دل
دل چو پرگار به هر سو دورانی می کرد
مطرب
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  رونق میکده از درس و دعای ما بود
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود
کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود
و اندر آن دایره سرگشته پابرجا بود
که حکیمان جهان را مژه خون پالا بود
بر سرم سایه آن سرو سهی بالا بود
رخصت خبث نداد ار نه حکایت ها بود
کاین معامل به همه عیب نهان بینا بود سال ها دفتر ما در گرو صهبا بود
نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان
دفتر دانش ما جمله بشویید به می
از بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دل
دل چو پرگار به هر سو دورانی می کرد
مطرب
  • پس زمینه شب متن نوشته:  رونق میکده از درس و دعای ما بود
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود
کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود
و اندر آن دایره سرگشته پابرجا بود
که حکیمان جهان را مژه خون پالا بود
بر سرم سایه آن سرو سهی بالا بود
رخصت خبث نداد ار نه حکایت ها بود
کاین معامل به همه عیب نهان بینا بود سال ها دفتر ما در گرو صهبا بود
نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان
دفتر دانش ما جمله بشویید به می
از بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دل
دل چو پرگار به هر سو دورانی می کرد
مطرب ا
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  رونق میکده از درس و دعای ما بود
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود
کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود
و اندر آن دایره سرگشته پابرجا بود
که حکیمان جهان را مژه خون پالا بود
بر سرم سایه آن سرو سهی بالا بود
رخصت خبث نداد ار نه حکایت ها بود
کاین معامل به همه عیب نهان بینا بود سال ها دفتر ما در گرو صهبا بود
نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان
دفتر دانش ما جمله بشویید به می
از بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دل
دل چو پرگار به هر سو دورانی می کرد
مطرب
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  سال ها دفتر ما در گرو صهبا بود
نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان
دفتر دانش ما جمله بشویید به می
از بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دل
دل چو پرگار به هر سو دورانی می کرد
مطرب از درد محبت عملی می پرداخت
می شکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی
پیر گلرنگ من اندر حق ازرق پوشان
قلب اندوده حافظ بر او خرج نشد رونق میکده از درس و دعای ما بود
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود
کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود
و اندر آن دایره سرگشته پابرجا بود
ک
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  سال ها دفتر ما در گرو صهبا بود
نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان
دفتر دانش ما جمله بشویید به می
از بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دل
دل چو پرگار به هر سو دورانی می کرد
مطرب از درد محبت عملی می پرداخت
می شکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی
پیر گلرنگ من اندر حق ازرق پوشان
قلب اندوده حافظ بر او خرج نشد رونق میکده از درس و دعای ما بود
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود
کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود
و اندر آن دایره سرگشته پابرجا بود
که حکیما
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  سال ها دفتر ما در گرو صهبا بود
نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان
دفتر دانش ما جمله بشویید به می
از بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دل
دل چو پرگار به هر سو دورانی می کرد
مطرب از درد محبت عملی می پرداخت
می شکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی
پیر گلرنگ من اندر حق ازرق پوشان
قلب اندوده حافظ بر او خرج نشد رونق میکده از درس و دعای ما بود
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود
کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود
و اندر آن دایره سرگشته پابرجا بود
که حکیما
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  سال ها دفتر ما در گرو صهبا بود
نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان
دفتر دانش ما جمله بشویید به می
از بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دل
دل چو پرگار به هر سو دورانی می کرد
مطرب از درد محبت عملی می پرداخت
می شکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی
پیر گلرنگ من اندر حق ازرق پوشان
قلب اندوده حافظ بر او خرج نشد رونق میکده از درس و دعای ما بود
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود
کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود
و اندر آن دایره سرگشته پابرجا بود
که حکیم