-
قوت شاعره من سحر از فرط ملال
متنفر شده از بنده گریزان میرفت
-
نقش خوارزم و خیال لب جیحون می بست
با هزاران گله از ملک سلیمان می رفت
-
می شد آن کس که جز او جان سخن کس نشناخت
من همی دیدم و از کالبدم جان می رفت
-
چون همی گفتمش ای مونس دیرینه من
سخت می گفت و دل آزرده و گریان می رفت
-
گفتم اکنون سخن خوش که بگوید با من
کان شکر لهجه خوشخوان خوش الحان می رفت
-
لابه بسیار نمودم که مرو سود نداشت
زانکه کار از نظر رحمت سلطان می رفت
-
پادشاها ز سر لطف و کرم بازش خوان
چه کند سوخته از غایت حرمان می رفت
قوت شاعره من سحر از فرط ملال
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/قوت-شاعره-من-سحر-از-فرط-ملال
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
دانلود متن شعر زیبای حافظ
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید: