لبش می بوسم و در می کشم می
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/لبش-می-بوسم-و-در-می-کشم-می

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

  1. لبش می بوسم و در می کشم می

    به آب زندگانی برده ام پی

  2. نه رازش می توانم گفت با کس

    نه کس را می توانم دید با وی

  3. لبش می بوسد و خون می خورد جام

    رخش می بیند و گل می کند خوی

  4. بده جام می و از جم مکن یاد

    که می داند که جم کی بود و کی کی

  5. بزن در پرده چنگ ای ماه مطرب

    رگش بخراش تا بخروشم از وی

  6. گل از خلوت به باغ آورد مسند

    بساط زهد همچون غنچه کن طی

  7. چو چشمش مست را مخمور مگذار

    به یاد لعلش ای ساقی بده می

  8. نجوید جان از آن قالب جدایی

    که باشد خون جامش در رگ و پی

  9. زبانت درکش ای حافظ زمانی

    حدیث بی زبانان بشنو از نی

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  به آب زندگانی برده ام پی
نه کس را می توانم دید با وی
رخش می بیند و گل می کند خوی
که می داند که جم کی بود و کی کی
رگش بخراش تا بخروشم از وی
بساط زهد همچون غنچه کن طی
به یاد لعلش ای ساقی بده می
که باشد خون جامش در رگ و پی
حدیث بی زبانان بشنو از نی لبش می بوسم و در می کشم می
نه رازش می توانم گفت با کس
لبش می بوسد و خون می خورد جام
بده جام می و از جم مکن یاد
بزن در پرده چنگ ای ماه مطرب
گل از خلوت به باغ آورد مسند
چو چشمش مست را مخمور مگذار
نجوید جان از آن قالب جدایی
زبانت د
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  به آب زندگانی برده ام پی
نه کس را می توانم دید با وی
رخش می بیند و گل می کند خوی
که می داند که جم کی بود و کی کی
رگش بخراش تا بخروشم از وی
بساط زهد همچون غنچه کن طی
به یاد لعلش ای ساقی بده می
که باشد خون جامش در رگ و پی
حدیث بی زبانان بشنو از نی لبش می بوسم و در می کشم می
نه رازش می توانم گفت با کس
لبش می بوسد و خون می خورد جام
بده جام می و از جم مکن یاد
بزن در پرده چنگ ای ماه مطرب
گل از خلوت به باغ آورد مسند
چو چشمش مست را مخمور مگذار
نجوید جان از آن قالب جدایی
زبانت د
  • پس زمینه شب متن نوشته:  به آب زندگانی برده ام پی
نه کس را می توانم دید با وی
رخش می بیند و گل می کند خوی
که می داند که جم کی بود و کی کی
رگش بخراش تا بخروشم از وی
بساط زهد همچون غنچه کن طی
به یاد لعلش ای ساقی بده می
که باشد خون جامش در رگ و پی
حدیث بی زبانان بشنو از نی لبش می بوسم و در می کشم می
نه رازش می توانم گفت با کس
لبش می بوسد و خون می خورد جام
بده جام می و از جم مکن یاد
بزن در پرده چنگ ای ماه مطرب
گل از خلوت به باغ آورد مسند
چو چشمش مست را مخمور مگذار
نجوید جان از آن قالب جدایی
زبانت درک
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  به آب زندگانی برده ام پی
نه کس را می توانم دید با وی
رخش می بیند و گل می کند خوی
که می داند که جم کی بود و کی کی
رگش بخراش تا بخروشم از وی
بساط زهد همچون غنچه کن طی
به یاد لعلش ای ساقی بده می
که باشد خون جامش در رگ و پی
حدیث بی زبانان بشنو از نی لبش می بوسم و در می کشم می
نه رازش می توانم گفت با کس
لبش می بوسد و خون می خورد جام
بده جام می و از جم مکن یاد
بزن در پرده چنگ ای ماه مطرب
گل از خلوت به باغ آورد مسند
چو چشمش مست را مخمور مگذار
نجوید جان از آن قالب جدایی
زبانت د
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  لبش می بوسم و در می کشم می
نه رازش می توانم گفت با کس
لبش می بوسد و خون می خورد جام
بده جام می و از جم مکن یاد
بزن در پرده چنگ ای ماه مطرب
گل از خلوت به باغ آورد مسند
چو چشمش مست را مخمور مگذار
نجوید جان از آن قالب جدایی
زبانت درکش ای حافظ زمانی به آب زندگانی برده ام پی
نه کس را می توانم دید با وی
رخش می بیند و گل می کند خوی
که می داند که جم کی بود و کی کی
رگش بخراش تا بخروشم از وی
بساط زهد همچون غنچه کن طی
به یاد لعلش ای ساقی بده می
که باشد خون جامش در رگ و پی
ح
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  لبش می بوسم و در می کشم می
نه رازش می توانم گفت با کس
لبش می بوسد و خون می خورد جام
بده جام می و از جم مکن یاد
بزن در پرده چنگ ای ماه مطرب
گل از خلوت به باغ آورد مسند
چو چشمش مست را مخمور مگذار
نجوید جان از آن قالب جدایی
زبانت درکش ای حافظ زمانی به آب زندگانی برده ام پی
نه کس را می توانم دید با وی
رخش می بیند و گل می کند خوی
که می داند که جم کی بود و کی کی
رگش بخراش تا بخروشم از وی
بساط زهد همچون غنچه کن طی
به یاد لعلش ای ساقی بده می
که باشد خون جامش در رگ و پی
حدیث بی
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  لبش می بوسم و در می کشم می
نه رازش می توانم گفت با کس
لبش می بوسد و خون می خورد جام
بده جام می و از جم مکن یاد
بزن در پرده چنگ ای ماه مطرب
گل از خلوت به باغ آورد مسند
چو چشمش مست را مخمور مگذار
نجوید جان از آن قالب جدایی
زبانت درکش ای حافظ زمانی به آب زندگانی برده ام پی
نه کس را می توانم دید با وی
رخش می بیند و گل می کند خوی
که می داند که جم کی بود و کی کی
رگش بخراش تا بخروشم از وی
بساط زهد همچون غنچه کن طی
به یاد لعلش ای ساقی بده می
که باشد خون جامش در رگ و پی
حدیث بی
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  لبش می بوسم و در می کشم می
نه رازش می توانم گفت با کس
لبش می بوسد و خون می خورد جام
بده جام می و از جم مکن یاد
بزن در پرده چنگ ای ماه مطرب
گل از خلوت به باغ آورد مسند
چو چشمش مست را مخمور مگذار
نجوید جان از آن قالب جدایی
زبانت درکش ای حافظ زمانی به آب زندگانی برده ام پی
نه کس را می توانم دید با وی
رخش می بیند و گل می کند خوی
که می داند که جم کی بود و کی کی
رگش بخراش تا بخروشم از وی
بساط زهد همچون غنچه کن طی
به یاد لعلش ای ساقی بده می
که باشد خون جامش در رگ و پی
حدیث بی