-
مجمع خوبی و لطف است عذار چو مهش
لیکنش مهر و وفا نیست خدایا بدهش
-
دلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزی
بکشد زارم و در شرع نباشد گنهش
-
من همان به که از او نیک نگه دارم دل
که بد و نیک ندیده ست و ندارد نگهش
-
بوی شیر از لب همچون شکرش می آید
گر چه خون می چکد از شیوه چشم سیهش
-
چارده ساله بتی چابک شیرین دارم
که به جان حلقه به گوش است مه چاردهش
-
از پی آن گل نورسته دل ما یا رب
خود کجا شد که ندیدیم در این چند گهش
-
یار دلدار من ار قلب بدین سان شکند
ببرد زود به جانداری خود پادشهش
-
جان به شکرانه کنم صرف گر آن دانه در
صدف سینه حافظ بود آرامگهش
مجمع خوبی و لطف است عذار چو مهش
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/مجمع-خوبی-و-لطف-است-عذار-چو-مهش
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ
از میان تصاویر زیر، عکس نوشتهی این شعر را انتخاب نمایید: