چراغ روی تو را شمع گشت پروانه
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/چراغ-روی-تو-را-شمع-گشت-پروانه

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

  1. چراغ روی تو را شمع گشت پروانه

    مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه

  2. خرد که قید مجانین عشق می فرمود

    به بوی سنبل زلف تو گشت دیوانه

  3. به بوی زلف تو گر جان به باد رفت چه شد

    هزار جان گرامی فدای جانانه

  4. من رمیده ز غیرت ز پا فتادم دوش

    نگار خویش چو دیدم به دست بیگانه

  5. چه نقشه ها که برانگیختیم و سود نداشت

    فسون ما بر او گشته است افسانه

  6. بر آتش رخ زیبای او به جای سپند

    به غیر خال سیاهش که دید به دانه

  7. به مژده جان به صبا داد شمع در نفسی

    ز شمع روی تواش چون رسید پروانه

  8. مرا به دور لب دوست هست پیمانی

    که بر زبان نبرم جز حدیث پیمانه

  9. حدیث مدرسه و خانقه مگوی که باز

    فتاد در سر حافظ هوای میخانه

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه
به بوی سنبل زلف تو گشت دیوانه
هزار جان گرامی فدای جانانه
نگار خویش چو دیدم به دست بیگانه
فسون ما بر او گشته است افسانه
به غیر خال سیاهش که دید به دانه
ز شمع روی تواش چون رسید پروانه
که بر زبان نبرم جز حدیث پیمانه
فتاد در سر حافظ هوای میخانه چراغ روی تو را شمع گشت پروانه
خرد که قید مجانین عشق می فرمود
به بوی زلف تو گر جان به باد رفت چه شد
من رمیده ز غیرت ز پا فتادم دوش
چه نقشه ها که برانگیختیم و سود نداشت
بر آتش رخ زیبای او به جای سپند
به
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه
به بوی سنبل زلف تو گشت دیوانه
هزار جان گرامی فدای جانانه
نگار خویش چو دیدم به دست بیگانه
فسون ما بر او گشته است افسانه
به غیر خال سیاهش که دید به دانه
ز شمع روی تواش چون رسید پروانه
که بر زبان نبرم جز حدیث پیمانه
فتاد در سر حافظ هوای میخانه چراغ روی تو را شمع گشت پروانه
خرد که قید مجانین عشق می فرمود
به بوی زلف تو گر جان به باد رفت چه شد
من رمیده ز غیرت ز پا فتادم دوش
چه نقشه ها که برانگیختیم و سود نداشت
بر آتش رخ زیبای او به جای سپند
به
  • پس زمینه شب متن نوشته:  مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه
به بوی سنبل زلف تو گشت دیوانه
هزار جان گرامی فدای جانانه
نگار خویش چو دیدم به دست بیگانه
فسون ما بر او گشته است افسانه
به غیر خال سیاهش که دید به دانه
ز شمع روی تواش چون رسید پروانه
که بر زبان نبرم جز حدیث پیمانه
فتاد در سر حافظ هوای میخانه چراغ روی تو را شمع گشت پروانه
خرد که قید مجانین عشق می فرمود
به بوی زلف تو گر جان به باد رفت چه شد
من رمیده ز غیرت ز پا فتادم دوش
چه نقشه ها که برانگیختیم و سود نداشت
بر آتش رخ زیبای او به جای سپند
به م
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه
به بوی سنبل زلف تو گشت دیوانه
هزار جان گرامی فدای جانانه
نگار خویش چو دیدم به دست بیگانه
فسون ما بر او گشته است افسانه
به غیر خال سیاهش که دید به دانه
ز شمع روی تواش چون رسید پروانه
که بر زبان نبرم جز حدیث پیمانه
فتاد در سر حافظ هوای میخانه چراغ روی تو را شمع گشت پروانه
خرد که قید مجانین عشق می فرمود
به بوی زلف تو گر جان به باد رفت چه شد
من رمیده ز غیرت ز پا فتادم دوش
چه نقشه ها که برانگیختیم و سود نداشت
بر آتش رخ زیبای او به جای سپند
به
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  چراغ روی تو را شمع گشت پروانه
خرد که قید مجانین عشق می فرمود
به بوی زلف تو گر جان به باد رفت چه شد
من رمیده ز غیرت ز پا فتادم دوش
چه نقشه ها که برانگیختیم و سود نداشت
بر آتش رخ زیبای او به جای سپند
به مژده جان به صبا داد شمع در نفسی
مرا به دور لب دوست هست پیمانی
حدیث مدرسه و خانقه مگوی که باز مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه
به بوی سنبل زلف تو گشت دیوانه
هزار جان گرامی فدای جانانه
نگار خویش چو دیدم به دست بیگانه
فسون ما بر او گشته است افسانه
به غیر خال سیاهش که د
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  چراغ روی تو را شمع گشت پروانه
خرد که قید مجانین عشق می فرمود
به بوی زلف تو گر جان به باد رفت چه شد
من رمیده ز غیرت ز پا فتادم دوش
چه نقشه ها که برانگیختیم و سود نداشت
بر آتش رخ زیبای او به جای سپند
به مژده جان به صبا داد شمع در نفسی
مرا به دور لب دوست هست پیمانی
حدیث مدرسه و خانقه مگوی که باز مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه
به بوی سنبل زلف تو گشت دیوانه
هزار جان گرامی فدای جانانه
نگار خویش چو دیدم به دست بیگانه
فسون ما بر او گشته است افسانه
به غیر خال سیاهش که دید به د
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  چراغ روی تو را شمع گشت پروانه
خرد که قید مجانین عشق می فرمود
به بوی زلف تو گر جان به باد رفت چه شد
من رمیده ز غیرت ز پا فتادم دوش
چه نقشه ها که برانگیختیم و سود نداشت
بر آتش رخ زیبای او به جای سپند
به مژده جان به صبا داد شمع در نفسی
مرا به دور لب دوست هست پیمانی
حدیث مدرسه و خانقه مگوی که باز مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه
به بوی سنبل زلف تو گشت دیوانه
هزار جان گرامی فدای جانانه
نگار خویش چو دیدم به دست بیگانه
فسون ما بر او گشته است افسانه
به غیر خال سیاهش که دید به د
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  چراغ روی تو را شمع گشت پروانه
خرد که قید مجانین عشق می فرمود
به بوی زلف تو گر جان به باد رفت چه شد
من رمیده ز غیرت ز پا فتادم دوش
چه نقشه ها که برانگیختیم و سود نداشت
بر آتش رخ زیبای او به جای سپند
به مژده جان به صبا داد شمع در نفسی
مرا به دور لب دوست هست پیمانی
حدیث مدرسه و خانقه مگوی که باز مرا ز حال تو با حال خویش پروا نه
به بوی سنبل زلف تو گشت دیوانه
هزار جان گرامی فدای جانانه
نگار خویش چو دیدم به دست بیگانه
فسون ما بر او گشته است افسانه
به غیر خال سیاهش که دید به