گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/گفتم-کی-ام-دهان-و-لبت-کامران-کنند

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

  1. گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند

    گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنند

  2. گفتم خراج مصر طلب می کند لبت

    گفتا در این معامله کمتر زیان کنند

  3. گفتم به نقطه دهنت خود که برد راه

    گفت این حکایتیست که با نکته دان کنند

  4. گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین

    گفتا به کوی عشق هم این و هم آن کنند

  5. گفتم هوای میکده غم می برد ز دل

    گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند

  6. گفتم شراب و خرقه نه آیین مذهب است

    گفت این عمل به مذهب پیر مغان کنند

  7. گفتم ز لعل نوش لبان پیر را چه سود

    گفتا به بوسه شکرینش جوان کنند

  8. گفتم که خواجه کی به سر حجله می رود

    گفت آن زمان که مشتری و مه قران کنند

  9. گفتم دعای دولت او ورد حافظ است

    گفت این دعا ملایک هفت آسمان کنند

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنند
گفتا در این معامله کمتر زیان کنند
گفت این حکایتیست که با نکته دان کنند
گفتا به کوی عشق هم این و هم آن کنند
گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند
گفت این عمل به مذهب پیر مغان کنند
گفتا به بوسه شکرینش جوان کنند
گفت آن زمان که مشتری و مه قران کنند
گفت این دعا ملایک هفت آسمان کنند گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
گفتم خراج مصر طلب می کند لبت
گفتم به نقطه دهنت خود که برد راه
گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین
گفتم هوای میکده غم می برد ز دل
گفتم
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنند
گفتا در این معامله کمتر زیان کنند
گفت این حکایتیست که با نکته دان کنند
گفتا به کوی عشق هم این و هم آن کنند
گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند
گفت این عمل به مذهب پیر مغان کنند
گفتا به بوسه شکرینش جوان کنند
گفت آن زمان که مشتری و مه قران کنند
گفت این دعا ملایک هفت آسمان کنند گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
گفتم خراج مصر طلب می کند لبت
گفتم به نقطه دهنت خود که برد راه
گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین
گفتم هوای میکده غم می برد ز دل
گفتم
  • پس زمینه شب متن نوشته:  گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنند
گفتا در این معامله کمتر زیان کنند
گفت این حکایتیست که با نکته دان کنند
گفتا به کوی عشق هم این و هم آن کنند
گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند
گفت این عمل به مذهب پیر مغان کنند
گفتا به بوسه شکرینش جوان کنند
گفت آن زمان که مشتری و مه قران کنند
گفت این دعا ملایک هفت آسمان کنند گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
گفتم خراج مصر طلب می کند لبت
گفتم به نقطه دهنت خود که برد راه
گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین
گفتم هوای میکده غم می برد ز دل
گفتم شر
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنند
گفتا در این معامله کمتر زیان کنند
گفت این حکایتیست که با نکته دان کنند
گفتا به کوی عشق هم این و هم آن کنند
گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند
گفت این عمل به مذهب پیر مغان کنند
گفتا به بوسه شکرینش جوان کنند
گفت آن زمان که مشتری و مه قران کنند
گفت این دعا ملایک هفت آسمان کنند گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
گفتم خراج مصر طلب می کند لبت
گفتم به نقطه دهنت خود که برد راه
گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین
گفتم هوای میکده غم می برد ز دل
گفتم
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
گفتم خراج مصر طلب می کند لبت
گفتم به نقطه دهنت خود که برد راه
گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین
گفتم هوای میکده غم می برد ز دل
گفتم شراب و خرقه نه آیین مذهب است
گفتم ز لعل نوش لبان پیر را چه سود
گفتم که خواجه کی به سر حجله می رود
گفتم دعای دولت او ورد حافظ است گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنند
گفتا در این معامله کمتر زیان کنند
گفت این حکایتیست که با نکته دان کنند
گفتا به کوی عشق هم این و هم آن کنند
گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کن
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
گفتم خراج مصر طلب می کند لبت
گفتم به نقطه دهنت خود که برد راه
گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین
گفتم هوای میکده غم می برد ز دل
گفتم شراب و خرقه نه آیین مذهب است
گفتم ز لعل نوش لبان پیر را چه سود
گفتم که خواجه کی به سر حجله می رود
گفتم دعای دولت او ورد حافظ است گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنند
گفتا در این معامله کمتر زیان کنند
گفت این حکایتیست که با نکته دان کنند
گفتا به کوی عشق هم این و هم آن کنند
گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند
گفت
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
گفتم خراج مصر طلب می کند لبت
گفتم به نقطه دهنت خود که برد راه
گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین
گفتم هوای میکده غم می برد ز دل
گفتم شراب و خرقه نه آیین مذهب است
گفتم ز لعل نوش لبان پیر را چه سود
گفتم که خواجه کی به سر حجله می رود
گفتم دعای دولت او ورد حافظ است گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنند
گفتا در این معامله کمتر زیان کنند
گفت این حکایتیست که با نکته دان کنند
گفتا به کوی عشق هم این و هم آن کنند
گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند
گفت
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  گفتم کی ام دهان و لبت کامران کنند
گفتم خراج مصر طلب می کند لبت
گفتم به نقطه دهنت خود که برد راه
گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین
گفتم هوای میکده غم می برد ز دل
گفتم شراب و خرقه نه آیین مذهب است
گفتم ز لعل نوش لبان پیر را چه سود
گفتم که خواجه کی به سر حجله می رود
گفتم دعای دولت او ورد حافظ است گفتا به چشم هر چه تو گویی چنان کنند
گفتا در این معامله کمتر زیان کنند
گفت این حکایتیست که با نکته دان کنند
گفتا به کوی عشق هم این و هم آن کنند
گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند
گفت