گلبن عیش می دمد ساقی گلعذار کو
حافظ
https://www.sherfarsi.ir/hafez/گلبن-عیش-می-دمد-ساقی-گلعذار-کو

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)

  1. گلبن عیش می دمد ساقی گلعذار کو

    باد بهار می وزد باده خوشگوار کو

  2. هر گل نو ز گلرخی یاد همی کند ولی

    گوش سخن شنو کجا دیده اعتبار کو

  3. مجلس بزم عیش را غالیه مراد نیست

    ای دم صبح خوش نفس نافه زلف یار کو

  4. حسن فروشی گلم نیست تحمل ای صبا

    دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو

  5. شمع سحرگهی اگر لاف ز عارض تو زد

    خصم زبان دراز شد خنجر آبدار کو

  6. گفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزو

    مردم از این هوس ولی قدرت و اختیار کو

  7. حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت است

    از غم روزگار دون طبع سخن گزار کو

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)
گلبن عیش می دمد ساقی گلعذار کو

دانلود متن شعر زیبای حافظ

از میان تصاویر زیر، عکس نوشته‌ی این شعر را انتخاب نمایید:

  • پس زمینه کاهی متن نوشته:  باد بهار می وزد باده خوشگوار کو
گوش سخن شنو کجا دیده اعتبار کو
ای دم صبح خوش نفس نافه زلف یار کو
دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو
خصم زبان دراز شد خنجر آبدار کو
مردم از این هوس ولی قدرت و اختیار کو
از غم روزگار دون طبع سخن گزار کو گلبن عیش می دمد ساقی گلعذار کو
هر گل نو ز گلرخی یاد همی کند ولی
مجلس بزم عیش را غالیه مراد نیست
حسن فروشی گلم نیست تحمل ای صبا
شمع سحرگهی اگر لاف ز عارض تو زد
گفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزو
حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت است
  • پس زمینه قرمز متن نوشته:  باد بهار می وزد باده خوشگوار کو
گوش سخن شنو کجا دیده اعتبار کو
ای دم صبح خوش نفس نافه زلف یار کو
دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو
خصم زبان دراز شد خنجر آبدار کو
مردم از این هوس ولی قدرت و اختیار کو
از غم روزگار دون طبع سخن گزار کو گلبن عیش می دمد ساقی گلعذار کو
هر گل نو ز گلرخی یاد همی کند ولی
مجلس بزم عیش را غالیه مراد نیست
حسن فروشی گلم نیست تحمل ای صبا
شمع سحرگهی اگر لاف ز عارض تو زد
گفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزو
حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت است
  • پس زمینه شب متن نوشته:  باد بهار می وزد باده خوشگوار کو
گوش سخن شنو کجا دیده اعتبار کو
ای دم صبح خوش نفس نافه زلف یار کو
دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو
خصم زبان دراز شد خنجر آبدار کو
مردم از این هوس ولی قدرت و اختیار کو
از غم روزگار دون طبع سخن گزار کو گلبن عیش می دمد ساقی گلعذار کو
هر گل نو ز گلرخی یاد همی کند ولی
مجلس بزم عیش را غالیه مراد نیست
حسن فروشی گلم نیست تحمل ای صبا
شمع سحرگهی اگر لاف ز عارض تو زد
گفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزو
حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت است
  • پس زمینه سفید متن نوشته:  باد بهار می وزد باده خوشگوار کو
گوش سخن شنو کجا دیده اعتبار کو
ای دم صبح خوش نفس نافه زلف یار کو
دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو
خصم زبان دراز شد خنجر آبدار کو
مردم از این هوس ولی قدرت و اختیار کو
از غم روزگار دون طبع سخن گزار کو گلبن عیش می دمد ساقی گلعذار کو
هر گل نو ز گلرخی یاد همی کند ولی
مجلس بزم عیش را غالیه مراد نیست
حسن فروشی گلم نیست تحمل ای صبا
شمع سحرگهی اگر لاف ز عارض تو زد
گفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزو
حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت است
  • پس زمینه غروب خورشید متن نوشته:  گلبن عیش می دمد ساقی گلعذار کو
هر گل نو ز گلرخی یاد همی کند ولی
مجلس بزم عیش را غالیه مراد نیست
حسن فروشی گلم نیست تحمل ای صبا
شمع سحرگهی اگر لاف ز عارض تو زد
گفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزو
حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت است باد بهار می وزد باده خوشگوار کو
گوش سخن شنو کجا دیده اعتبار کو
ای دم صبح خوش نفس نافه زلف یار کو
دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو
خصم زبان دراز شد خنجر آبدار کو
مردم از این هوس ولی قدرت و اختیار کو
از غم روزگار دون طبع سخن گزار کو
  • پس زمینه بنفش متن نوشته:  گلبن عیش می دمد ساقی گلعذار کو
هر گل نو ز گلرخی یاد همی کند ولی
مجلس بزم عیش را غالیه مراد نیست
حسن فروشی گلم نیست تحمل ای صبا
شمع سحرگهی اگر لاف ز عارض تو زد
گفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزو
حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت است باد بهار می وزد باده خوشگوار کو
گوش سخن شنو کجا دیده اعتبار کو
ای دم صبح خوش نفس نافه زلف یار کو
دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو
خصم زبان دراز شد خنجر آبدار کو
مردم از این هوس ولی قدرت و اختیار کو
از غم روزگار دون طبع سخن گزار کو
  • پس زمینه سیاه متن نوشته:  گلبن عیش می دمد ساقی گلعذار کو
هر گل نو ز گلرخی یاد همی کند ولی
مجلس بزم عیش را غالیه مراد نیست
حسن فروشی گلم نیست تحمل ای صبا
شمع سحرگهی اگر لاف ز عارض تو زد
گفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزو
حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت است باد بهار می وزد باده خوشگوار کو
گوش سخن شنو کجا دیده اعتبار کو
ای دم صبح خوش نفس نافه زلف یار کو
دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو
خصم زبان دراز شد خنجر آبدار کو
مردم از این هوس ولی قدرت و اختیار کو
از غم روزگار دون طبع سخن گزار کو
  • پس زمینه طبیعت متن نوشته:  گلبن عیش می دمد ساقی گلعذار کو
هر گل نو ز گلرخی یاد همی کند ولی
مجلس بزم عیش را غالیه مراد نیست
حسن فروشی گلم نیست تحمل ای صبا
شمع سحرگهی اگر لاف ز عارض تو زد
گفت مگر ز لعل من بوسه نداری آرزو
حافظ اگر چه در سخن خازن گنج حکمت است باد بهار می وزد باده خوشگوار کو
گوش سخن شنو کجا دیده اعتبار کو
ای دم صبح خوش نفس نافه زلف یار کو
دست زدم به خون دل بهر خدا نگار کو
خصم زبان دراز شد خنجر آبدار کو
مردم از این هوس ولی قدرت و اختیار کو
از غم روزگار دون طبع سخن گزار کو