-
ای درد دهنده ام دوا ده
تاریک مکن جهان ضیا ده
-
درد تو دواست و دل ضریرست
آن چشم ضریر را صفا ده
-
نومید همی شود بهر غم
نومید شونده را رجا ده
-
هر دیده که بهر تو بگرید
کحلش کش و نور مصطفی ده
-
شکرش ده وانگهیش نعمت
صبرش ده وانگهش بلا ده
-
گر جان ز جهان وفا ندارد
از رحمت خویششان وفا ده
-
خوی تو خوش است هم خوشی بخش
کار تو عطاست هم عطا ده
-
آن نی که دم تو خورد روزی
بازش ز دم خوشت نواده
-
این قفل تو کرده برین دل
بفرست کلید و دلگشا ده
-
کس طاقت خشم تو ندارد
این خشم ببر عوض رضا ده
-
غم منکر بس نکیر آمد
زومان بستان به آشنا ده
-
رحم آر برین فغان و تشنیع
ورنه کنمش قرین ترجیع
-
چون باخبری ز هر فغانی
زین حالت آتشین امانی
-
مهمان من آمدست اندوه
خون ریز و درشت میهمانی
-
یک لقمه کند هزار جان را
کی داو دهد به نیم جانی
-
هر سیلی او چو ذوالفقاری
هر نکته او یکی سنانی
-
زو تلخ شده دهان دریا
چون تلخ شد آنچنان دهانی
-
دریاچه بود که از نهیبش
پوشید کبود آسمانی
-
ماییم سرشته نوازش
پرورده نازنین جهانی
-
خو کرده به سلسبیل و تسنیم
با ساقی چون شکرستانی
-
با جمع شکر لبان رقاص
هر لحظه عروسیی و خوانی
-
این عیش و طرب دریغ باشد
کاشفته شود به امتحانی
-
حیفست که مجلس لطیفان
ناخوش شود از چنین گرانی
-
ترجیع سوم رسید یارا
هم بر سر عیش آر ما را
-
در چاه فتاد دل برآرش
بیچاره و منتظر مدارش
-
ور وعده دهیش تا به فردا
امروز بسوزد این شرارش
-
بخشای برین اسیر هجران
بر جان ضعیف بی قرارش
-
هرچند که ظالمست و مجرم
مظلوم و شکسته دل شمارش
-
گشتست چو لاله غرقه خون
گشتست چو زعفران عذارش
-
خواهد که به پیش تو بمیرد
اینست همیشه کسب و کارش
-
یاری دگری کجا پسندد
آن را که خدا به دست یارش
-
آن را که بخوانده تو روزی
مسپار بدست روزگارش
-
هرچند به زیر کوه غم ماند
اندیشه تست یار غارش
-
امسال چو ماه می گدازد
می آید یاد وصل پارش
-
راهی بگشا درین بیابان
ماهی بنما درین غبارش
-
گر شرح کنم تمام پیغام
می مانم از شراب و از جام