مولانا
https://www.sherfarsi.ir/molavi/صید-کردن-شیر-آن-خر-را-و-تشنه-شدن-شیر-از-کوشش-رفت-به-چشمه-تا-آب-خو

  1. برد خر را روبهک تا پیش شیر

    پاره پاره کردش آن شیر دلیر

  2. تشنه شد از کوشش آن سلطان دد

    رفت سوی چشمه تا آبی خورد

  3. روبهک خورد آن جگربند و دلش

    آن زمان چون فرصتی شد حاصلش

  4. شیر چون وا گشت از چشمه به خور

    جست در خر دل نه دل بد نه جگر

  5. گفت روبه را جگر کو دل چه شد

    که نباشد جانور را زین دو بد

  6. گفت گر بودی ورا دل یا جگر

    کی بدینجا آمدی بار دگر

  7. آن قیامت دیده بود و رستخیز

    وآن ز کوه افتادن و هول و گریز

  8. گر جگر بودی ورا یا دل بدی

    بار دیگر کی بر تو آمدی

  9. چون نباشد نور دل دل نیست آن

    چون نباشد روح جز گل نیست آن

  10. آن زجاجی کو ندارد نور جان

    بول و قاروره ست قندیلش مخوان

  11. نور مصباحست داد ذوالجلال

    صنعت خلقست آن شیشه و سفال

  12. لاجرم در ظرف باشد اعتداد

    در لهبها نبود الا اتحاد

  13. نور شش قندیل چون آمیختند

    نیست اندر نورشان اعداد و چند

  14. آن جهود از ظرفها مشرک شده ست

    نور دید آن مؤمن و مدرک شده ست

  15. چون نظر بر ظرف افتد روح را

    پس دو بیند شیث را و نوح را

  16. جو که آبش هست جو خود آن بود

    آدمی آنست کو را جان بود

  17. این نه مردانند اینها صورتند

    مرده نانند و کشته شهوتند

  • روبه

    روباه
    روبه
    جانوری است وحشی و گوشتخوار و پستاندار از خانواده ٔ سگ که حیله گری را بدان نسبت میدهند. روباه دارای پوستی نرم و پرمو و دمی بزرگ و انبوه است و برنگهای سرخ و خاکستری و سیاه و زرد دیده می شود. پوست این حیوان را آستر لباس می کنند و گاهی برای زینت بکار میرود.