-
روبه اندر حیله پای خود فشرد
ریش خر بگرفت و آن خر را ببرد
-
مطرب آن خانقه کو تا که تفت
دف زند که خر برفت و خر برفت
-
چونک خرگوشی برد شیری به چاه
چون نیارد روبهی خر تا گیاه
-
گوش را بر بند و افسونها مخور
جز فسون آن ولی دادگر
-
آن فسون خوشتر از حلوای او
آنک صد حلواست خاک پای او
-
خنبهای خسروانی پر ز می
مایه برده از می لبهای وی
-
عاشق می باشد آن جان بعید
کو می لبهای لعلش را ندید
-
آب شیرین چون نبیند مرغ کور
چون نگردد گرد چشمه آب شور
-
موسی جان سینه را سینا کند
طوطیان کور را بینا کند
-
خسرو شیرین جان نوبت زدست
لاجرم در شهر قند ارزان شدست
-
یوسفان غیب لشکر می کشند
تنگهای قند و شکر می کشند
-
اشتران مصر را رو سوی ما
بشنوید ای طوطیان بانگ درا
-
شهر ما فردا پر از شکر شود
شکر ارزانست ارزان تر شود
-
در شکر غلطید ای حلواییان
هم چو طوطی کوری صفراییان
-
نیشکر کوبید کار اینست و بس
جان بر افشانید یار اینست و بس
-
نقل بر نقلست و می بر می هلا
بر مناره رو بزن بانگ صلا
-
سرکه نه ساله شیرین می شود
سنگ و مرمر لعل و زرین می شود
-
آفتاب اندر فلک دستک زنان
ذره ها چون عاشقان بازی کنان
-
چشمها مخمور شد از سبزه زار
گل شکوفه می کند بر شاخسار
-
چشم دولت سحر مطلق می کند
روح شد منصور انا الحق می زند
-
گر خری را می برد روبه ز سر
گو ببر تو خر مباش و غم مخور
مولانا
https://www.sherfarsi.ir/molavi/غالب-شدن-حیله-روباه-بر-استعصام-و-تعفف-خر-و-کشیدن-روبه-خر-را-سوی-ش
روبه-روبهی
- روباه
- روبه
-
-
-
- جانوری است وحشی و گوشتخوار و پستاندار از خانواده ٔ سگ که حیله گری را بدان نسبت میدهند. روباه دارای پوستی نرم و پرمو و دمی بزرگ و انبوه است و برنگهای سرخ و خاکستری و سیاه و زرد دیده می شود. پوست این حیوان را آستر لباس می کنند و گاهی برای زینت بکار میرود.