-
بلبل سرمست برای خدا
مجلس گل بین و به منبر برآ
-
هین به غنیمت شمر این روز چند
زانک ندارد گل رعنا وفا
-
ای دم تو قوت عروسان باغ
فصل بهارست بزن الصلا
-
جان من و جان ترا پیش ازین
سابقه بود که گشت آشنا
-
الفت امروز ازان سابقه ست
گرچه فراموش شد آنها ترا
-
سیر ببینیم رخ همدگر
ناشده ما از رخ و از تن جدا
-
تا بشناسیم دران حشر نو
چونک چنین بوقلمونیم ما
-
صورت یوسف به یکی جرم شد
صورت گرگی بر اهل هوا
-
از غرضی چون پنهان شد ز چشم
صورت آن خسرو شیرین لقا
-
پس چو مبدل شود آن صورتش
چونش شناسی تو بدین چشمها
-
یارب بنماش چنانک ویست
از حق درخواست چنین مصطفا
-
خیز به ترجیع بگو باقیش
نیک نشانش کن و خطی بکش
-
ای رخ تو حسرت ماه و پری
پر بگشادی به کجا می پری
-
هین گروی ده سره آنگه برو
رفتن تو نیست ز ما سرسری
-
زنده جهان ز آب حیات توست
مست قروی تو دل لاغری
-
خود چه بود خاک که در چرخ تست
این فلک روشن نیلوفری
-
زین بگذشتم به خدا راست گو
رخت ازین خانه کجا می بری
-
در دو جهان کار تو داری و بس
راست بگو تا بچه کار اندری
-
ور بنگویی تو گواهی دهد
چشم تو آن فتنه گر عبهری
-
جان چو دریای تو تنگ آمدست
زین وطن مختصر ششدری
-
چون نشوی سیر ازین آب شور
چونک امیر آب دو صد کوثری
-
رست ز پای تو به فضل خدا
بهر ره چرخ پر جعفری
-
شاعر تو دست دهان برنهاد
تا که کند شاه به خود شاعری
-
شاه همی گوید ترجیع را
تا سه تمامش کن و باقی ترا
-
ای که ملک طوطی آن قندهات
کوزه گرم کوزه کنم از نبات
-
لیک فقیرم توز یاقوت خویش
وقت زکاتست مرا ده زکات
-
سابق خیری تو و خاصه کنون
موسم خیرست و اوان صلات
-
نک رمضان آمد و قدرست و عید
وز تو رسیدست در آن شب برات
-
در هوس بحر تو دارم لبی
کان نشود تر ز هزاران فرات
-
حبس دلم چاه زنخدان تست
کی طلبم زین چه و زندان نجات
-
عرض فلک دارد این قعر چاه
عرصه او تیز نظر را کفات
-
صورت عشقی تو و بی صورتی
این عدد اندر صفت آمد نه ذات
-
هم تو بگو زانک سخنهای خلق
پیش کلام توبود ترهات
-
هم تو بگو ای شه نطع وجود
ای همه شاهان ز تو در بیت مات
-
چونک سه ترجیع بگفتم بده
تا عربی گویم یا سعد هات
-
یا قمرالحسن مزیل الظلام
جد بطلوع مع کاس المدام