-
بیا ساقی آن آب حیوان گوار
به دولت سرای سکندر سپار
-
که تا دولتش بوسه بر سر دهد
به میراث خوار سکندر دهد
-
***
-
***
-
***
-
گزارنده نامه خسروی
چنین داد نظم سخن را نوی
-
که از جمله تاجداران روم
جوان دولتی بود از آن مرز و بوم
-
شهی نامور نام او فیلقوس
پذیرای فرمان او روم و روس
-
به یونان زمین بود مأوای او
به مقدونیه خاص تر جای او
-
نو آیین ترین شاه آفاق بود
نوا زاده عیص اسحق بود
-
چنان دادگر بود کز داد خویش
دم گرگ را بست بر پای میش
-
گلوی ستم را بدان سان فشرد
که دارا بدان داوری رشک برد
-
سبق جست بر وی به شمشیر و تاج
فرستاد کس تا فرستد خراج
-
شه روم را بود رایی درست
رضا جست و با او خصومت نجست
-
کسی را که دولت کند یاوری
که یارد که با او کند داوری
-
فرستاد چندان بدو گنج و مال
کزو دور شد مالش بد سگال
-
بدان خرج خشنود شد شاه روم
ز سوزنده آتش نگهداشت موم
-
چو فتح سکندر در آمد به کار
دگرگونه شد گردش روزگار
-
نه دولت نه دنیا به دارا گذاشت
سنان را سر از سنگ خارا گذاشت
-
در این داستان داوریها بسیست
مرا گوش بر گفته هر کسیست
-
چنین آمد از هوشیاران روم
که زاهد زنی بود از آن مرز و بوم
-
به آبستنی روز بیچاره گشت
ز شهر وز شوی خود آواره گشت
-
چو تنگ آمدش وقت بار افکنی
برو سخت شد درد آبستنی
-
به ویرانه بار بنهاد و مرد
غم طفل می خورد و جان می سپرد
-
که گوئی که پرورد خواهد تو را
کدامین دده خورد خواهد تو را
-
وز این بی خبر بد که پروردگار
چگونه ورا پرورد وقت کار
-
چه گنجینه ها زیر بارش کشند
چه اقبالها در کنارش کشند
-
چو زن مرد و آن طفل بی کس بماند
کس بی کسانش به جائی رساند
-
که ملک جهان را ز فرهنگ ورای
شد از قاف تا قاف کشور گشای
-
ملک فیلقوس از تماشای دشت
شکار افکنان سوی آن زن گذشت
-
زنی دیده مرده بدان رهگذر
به بالین او طفلی آورده سر
-
ز بی شیری انگشت خود می مزید
به مادر بر انگشت خود می گزید
-
بفرمود تا چاکران تاختند
به کار زن مرده پرداختند
-
ز خاک ره آن طفل را برگرفت
فرو ماند از آن روز بازی شگفت
-
ببرد و بپرورد و بنواختش
پس از خود ولیعهد خود ساختش
-
دگرگونه دهقان آزر پرست
به دارا کند نسل او باز بست
-
ز تاریخها چون گرفتم قیاس
هم از نامه مرد ایزد شناس
-
در آن هر دو گفتار چستی نبود
گزافه سخن را درستی نبود
-
درست آن شد از گفته هر دیار
که از فیلقوس آمد آن شهریار
-
دگر گفتها چون عیاری نداشت
سخنگو بر آن اختیاری نداشت
-
چنین گوید آن پیر دیرینه سال
ز تاریخ شاهان پیشینه حال
-
که در بزم خاص ملک فیلقوس
بتی بود پاکیزه و نوعروس
-
به دیدن همایون به بالا بلند
به ابرو کمانکش به گیسو کمند
-
چو سروی که پیدا کند در چمن
ز گیسو بنفشه ز عارض سمن
-
جمالی چو در نیم روز آفتاب
کرشمه کنان نرگسی نیم خواب
-
سر زلف بیچان چو مشک سیاه
وزو مشگبو گشته مشکوی شاه
-
بر آن ماه رو شه چنان مهربان
که جز یاد او نامدش بر زبان
-
به مهرش شبی شاه در برگرفت
ز خرمای شه نخلین برگرفت
-
شد از ابر نیسان صدف باردار
پدیدار شد لؤلؤ شاهسوار
-
چو نه مه برآمد بر آبستنی
به جنبش درآمد رگ رستنی
-
به وقت ولادت بفرمود شاه
که دانا کند سوی اختر نگاه
-
ز راز نهفته نشانش دهد
وز آن جنبش آرام جانش دهد
-
شناسندگان برگرفتند ساز
ز دور فلک باز جستند راز
-
به سیر سپهر انجمن ساختند
ترازوی انجم برافراختند
-
اسد بود طالع خداوند زور
کزو دیده دشمنان گشت کور
-
شرف یافته آفتاب از حمل
گراینده از علم سوی عمل
-
عطارد به جوزا برون تاخته
مه و زهره در ثور جا ساخته
-
بر آراسته قوس را مشتری
زحل در ترازو به بازیگری
-
ششم خانه را کرده بهرام جای
چو خدمتگران گشته خدمت نمای
-
چنین طالعی کامد آن نور ازو
چه گویم زهی چشم بد دور ازو
-
چو زاد آن گرامی به فالی چنین
برافروخت باغ از نهالی چنین
-
در احکام هفت اختر آمد پدید
که دنیا بدو داد خواهد کلید
-
از آن فرخی مرد اخترشناس
خبر داد تا کرد خسرو سپاس
-
شه از مهر فرزند پیروز بخت
در گنج بگشاد و برشد به تخت
-
به شادی گرائید از اندوه رنج
به خواهندگان داد بسیار گنج
-
به پیروزی آن می مشگبوی
می و مشگ می ریخت بر طرف جوی
-
چو شد ناز پرورده آن شاخ سرو
خرامنده شد چون خرامان تذرو
-
شد از چنبر مهد میدان گرای
ز گهواره در مرکب آورد پای
-
کمان خواست از دایه و چوبه تیر
گهی کاغذش برهدف گه حریر
-
چو شد رسته تر کار شمشیر کرد
ز شیر افکنی جنگ با شیر کرد
-
وز آن پس نشاط سواری گرفت
پی شاهی و شهریاری گرفت
آغاز داستان و نسب اسکندر
نظامی
https://www.sherfarsi.ir/nezami/آغاز-داستان-و-نسب-اسکندر
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(35500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(35500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(35500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(35500 تومان)