-
دلا از روشنی شمعی برافروز
ز شمع آتش پرستیدن بیاموز
-
بیارا خاطر ار آتش پرستی
از آتش خانه خطر نشستی
-
من خاکی کزین محراب هیچم
چنو صد را به حکمت گوش پیچم
-
بسی دارم سخن کان دل پذیرد
چگویم چون کسم دامن نگیرد
-
منم دانسته در پرگار عالم
به تصریف و به نحو اسرار عالم
-
همه زیچ فلک جدول به جدول
به اصطرلاب حکمت کرده ام حل
-
که پرسید از من اسرار فلک را
که معلومش نکردم یک به یک را
-
زسر تا پای این دیرینه گلشن
کنم گر گوش داری بر تو روشن
-
از آن نقطه که خطش مختلف بود
نخستین جنبشی کامد الف بود
-
بدان خط چون دگر خط بست پرگار
بسیطی زان دوی آمد پدیدار
-
سه خط چون کرد بر مرکز محیطی
به جسم آماده شد شکل بسیطی
-
خط است آنگه بسیط آنگاه اجسام
که ابعاد ثلثش کرده اندام
-
توان دانست عالم را به غایت
بدین ترتیب از اول تا نهایت
-
چو بر عقل این نمونه گشت ظاهر
به یک تک میدود ز اول به آخر
-
خدایست آنکه حد ظاهر ندارد
وجودش اول و آخر ندارد
-
خدابین شو که پیش اهل بینش
تنگ باشد حجاب آفرینش
-
بدان خود را که از راه معانی
خدا را دانی ار خود را بدانی
-
بدین نزدیکیت آیینه در پیش
فلک چه بود بدان دوری میندیش
-
تو آن نوری که چرخت طشت شمعست
نمودار دو عالم در تو جمعست
-
نظامی بیش از این راز نهانی
مگو تا از حکایت وا نمانی
حکمت و اندرز سرائی حکیم نظامی
نظامی
https://www.sherfarsi.ir/nezami/حکمت-و-اندرز-سرائی-حکیم-نظامی
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(10000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(10000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(10000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(10000 تومان)