-
دادگری دید برای صواب
صورت بیدادگری را به خواب
-
گفت خدا با تو ظالم چه کرد
در شبت از روز مظالم چه کرد
-
گفت چو بر من به سر آمد حیات
در نگریدم به همه کاینات
-
تا به من امید هدایت کراست
یا به خدا چشم عنایت کراست
-
در دل کس شفقتی از من نبود
هیچکسی را به کرم ظن نبود
-
لرزه درافتاد به من بر چو بید
روی خجل گشته و دل ناامید
-
طرح به غرقاب درانداختم
تکیه به آمرزش حق ساختم
-
کی من مسکین به تو در شرمسار
از خجلان درگذر و درگذار
-
گرچه ز فرمان تو بگذشته ام
رد مکنم کز همه رد گشته ام
-
یا ادب من به شراری بکن
یا به خلاف همه کاری بکن
-
چون خجلم دید ز یاری رسان
یاری من کرد کس بیکسان
-
فیض کرم را سخنم درگرفت
یار من افکند و مرا برگرفت
-
هر نفسی کان به ندامت بود
شحنه غوغای قیامت بود
-
جمله نفسهای تو ای باد سنج
کیل زیانست و ترازوی رنج
-
کیل زیان سال و مهت بوده گیر
این مه و این سال بپیموده گیر
-
مانده ترازوی تو بی سنگ و در
کیل تهی گشته و پیمانه پر
-
سنگ زمی سنگ ترازو مکن
مهره گل مهره بازو مکن
-
یکدرمست آنچه بدو بنده ای
یک نفست آنچه بدو زنده ای
-
هر چه در این پرده ستانی بده
خود مستان تا بتوانی بده
-
تا بود آنروز که باشد بهی
گردنت آزاد و دهانت تهی
-
وام یتیمان نبود دامنت
بارکش پیره زنان گردنت
-
باز هل این فرش کهن پوده را
طرح کن این دامن آلوده را
-
یا چو غریبان پی ره توشه گیر
یا چو نظامی ز جهان گوشه گیر
داستان پادشاه نومید و آمرزش یافتن او
نظامی
https://www.sherfarsi.ir/nezami/داستان-پادشاه-نومید-و-آمرزش-یافتن-او
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(11500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(11500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(11500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(11500 تومان)