-
ز نزدیکان خود با محرمی چند
نشست و زد درین معنی دمی چند
-
که با این مرد سودائی چه سازیم
بدین مهره چگونه حقه بازیم
-
گرش مانم بدو کارم تباهست
و گر خونش بریزم بی گناهست
-
بسی کوشیدم اندر پادشائی
مگر عیدی کنم بی روستائی
-
کند بر من کنون عید آن مه نو
که کرد آشفته ای را یار خسرو
-
خردمندان چنین دادند پاسخ
که ای دولت به دیدار تو فرخ
-
کمین مولادی تو صاحب کلاهان
به خاک پای تو سوگند شاهان
-
جهان اندازه عمر درازت
سعادت یار و دولت کار سازت
-
گر این آشفته را تدبیر سازیم
نه ز آهن کز زرش زنجیر سازیم
-
که سودا را مفرح زر بود زر
مفرح خود به زر گردد میسر
-
نخستش خواند باید با صد امید
زرافشانی بر او کردن چو خورشید
-
به زر نز دلستان کز دین بر آید
بدین شیرینی از شیرین بر آید
-
بسا بینا که از زر کور گردد
بس آهن کو به زر بی زور گردد
-
گرش نتوان به زر معزول کردن
به سنگی بایدش مشغول کردن
-
که تا آن روز کاید روز او تنگ
گذارد عمر در پیکار آن سنگ
-
***
-
***
-
***
-
چو شه بشنید قول انجمن را
طلب فرمود کردن کوهکن را
-
در آوردندش از در چون یکی کوه
فتاده از پسش خلقی به انبوه
-
نشان محنت اندر سر گرفته
رهی بی خویش اندر بر گرفته
-
ز رویش گشته پیدا بی قراری
بر او بگریسته دوران به زاری
-
نه در خسرو نگه کرد و نه در تخت
چو شیران پنجه کرد اندر زمین سخت
-
غم شیرین چنان از خود ربودش
که پروای خود و خسرو نبودش
-
ملک فرمود تا بنواختندش
بهر گامی نثاری ساختندش
-
ز پای آن پیل بالا را نشاندند
به پایش پیل بالا زر فشاندند
-
چو گوهر در دل پاکش یکی بود
ز گوهرها زر و خاکش یکی بود
-
چو مهمان را نیامد چشم بر زر
ز لب بگشاد خسرو گنج گوهر
-
به هر نکته که خسرو ساز می داد
جوابش هم به نکته باز می داد
رای زدن خسرو در کار فرهاد
نظامی
https://www.sherfarsi.ir/nezami/رای-زدن-خسرو-در-کار-فرهاد
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(14500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(14500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(14500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(14500 تومان)