پیام گل
پروین
https://www.sherfarsi.ir/parvin/پیام

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (7000 تومان)

  1. به آب روان گفت گل کاز تو خواهم

    که رازی که گویم به بلبل بگوئی

    گل به آب جاری گفت که از تو می‌خواهم که رازی که به تو می‌گویم را به بلبل بگویی.

  2. پیام ار فرستد پیامش بیاری

    بخاک ار درافتد غبارش بشوئی

    اگر او پیامی فرستاد، آن پیغام را به من برسانی. اگر به خاک افتاد، گرد و غبار آن را بشویی.

  3. بگوئی که ما را بود دیده بر ره

    که فردا بیائی و ما را ببوئی

    به او بگویی که ما چشم به در مانده‌ایم. تا فردا بیایی و ما را بو کنی.

  4. بگفتا به جوی آب رفته نیاید

    نیابی مرا گر چه عمری بجوئی

    به جوی گفت که آب رفته به جوی باز نمی‌گردد.  حتی اگر یک عمر دنبالم بگردی، من را پیدا نخواهی کرد.

  5. پیامی که داری به پیک دگر ده

    بامید من هرگز این ره نپوئی

    پیغامی که داری را به نامه‌رسان دیگری بده. هرگز به امید من این راه را طی نکن.

  6. من از جوی چون بگذرم برنگردم

    چو پژمرده گشتی تو دیگر نروئی

    هنگامی که من از جوی گذشتم، دیگر برنمی‌گردم. تو هم هنگامی که پژمرده شدی، بار دیگر نخواهی رویید.

  7. بفردا چه میافکنی کار امروز

    بخوان آنکسی را که مشتاق اوئی

    چرا کار امروز را به فردا محول می‌کنی؟ کسی را که مشتاق دیدن او هستی، صدا بزن.

  8. بد اندیشه گیتی بناگه بدزدد

    ز بلبل خوشی و ز گل خوبروئی

    روزگار که نقشه شومی در سر دارد، ناگهان خوشی را از بلبل و زیبایی را از گل می‌دزدد.

  9. چو فردا شود دیگرت کس نبوید

    که بی رنگ و بی بوی چون خاک کوئی

    وقتی که فردا شد، دیگر کسی تو را بو نمی‌کند. که هنگامی که رنگ و بو نداشته باشی، همانند خاک کوچه هستی.

  10. دل از آرزو یکنفس بود خرم

    تو اندر دل باغ چون آرزوئی

    دل با آرزو یک لحظه خوش بود. تو در دل باغ مثل یک آرزو هستی.

  11. چو آب روان خوش کن این مرز و بگذر

    تو مانند آبی که اکنون به جوئی

    مثل آب جاری، این سرزمین را شاداب کن و از آن عبور کن. تو مثل آبی هستی که در جوی جریان دارد.

  12. نکو کار شو تا توانی که دائم

    نمانداست در روی نیکو نکوئی

    تا می‌توانی، نیکوکار شو که می‌دانم که در چهره زیبا، زیبایی‌ای باقی نمانده است.

  13. تو پاکیزه خو را شکیبی نباشد

    چو گردون گردان کند تندخوئی

    تو که نیک سرشت هستی، صبر و قرار نداری اگر که جهان گذران به تو تند خویی کند و بر تو سخت بگیرد.

  14. نبیند گه سختی و تنگدستی

    ز یاران یکدل کسی جز دوروئی

    زمان سختی و نداری، کسی از یاران یکدل خود، چیزی جز دورویی نمی‌بیند.

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (7000 تومان)
پیام گل