-
یکی را پسر گم شد از راحله
شبانگه بگردید در قافله
-
ز هر خیمه پرسید وهر سو شتافت
به تاریکی آن روشنایی بیافت
-
چو آمد بر مردم کاروان
شنیدم که می گفت با ساروان
-
ندانی که چون راه بردم به دوست
هر آن کس که پیش آمدم گفتم اوست
-
از آن اهل دل در پی هرکسند
که باشد که روزی به مردی رسند
-
برند از برای دلی بارها
کشند از برای گلی خارها
باب دوم در احسان حکایت بیست و پنجم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/باب-دوم-در-احسان-حکایت-بیست-و-پنجم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3000 تومان)