-
بیفکن خیمه تا محمل برانند
که همراهان این عالم روانند
-
زن و فرزند و خویش و یار و پیوند
برادر خواندگان کاروانند
-
نباید ستن اندر صحبتی دل
که بی ایشان بمانی یا بمانند
-
نه اول خاک بودست آدمیزاد
به آخر چون بیندیشی همانند
-
پس آن بهتر که اول و آخر خویش
بیندیشند و قدر خود بدانند
-
زمین چندی بخورد از خلق و چندی
هنوز از کبر سر بر آسمانند
-
یکی بر تربتی فریاد می خواند
که اینان پادشاهان جهانند
-
بگفتم تخته ای بر کن ز گوری
ببین تا پادشه یا پاسبانند
-
بگفتا تخته بر کندن چه حاجت
که می دانم که مشتی استخوانند
-
نصیحت داروی تلخست و باید
که با جلاب در حلقت چکانند
-
چنین سقمونیای شکرآلود
ز داروخانه سعدی ستانند
بیفکن خیمه تا محمل برانند
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/بیفکن-خیمه-تا-محمل-برانند
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(5500 تومان)