حکایت در صبر بر جفای آن که از او صبر نتوان کرد
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/حکایت-در-صبر-بر-جفای-آن-که-از-او-صبر-نتوان-کرد

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)

  1. شکایت کند نوعروسی جوان

    به پیری ز داماد نامهربان

  2. که مپسند چندین که با این پسر

    به تلخی رود روزگارم بسر

  3. کسانی که با ما در این منزلند

    نبینم که چون من پریشان دلند

  4. زن و مرد با هم چنان دوستند

    که گویی دو مغز و یکی پوستند

  5. ندیدم در این مدت از شوی من

    که باری بخندید در روی من

  6. شنید این سخن پیر فرخنده فال

    سخندان بود مرد دیرینه سال

  7. یکی پاسخش داد شیرین و خوش

    که گر خوبروی است بارش بکش

  8. دریغ است روی از کسی تافتن

    که دیگر نشاید چنو یافتن

  9. چرا سرکشی زان که گر سرکشد

    به حرف وجودت قلم درکشد

  10. یکم روز بر بنده ای دل بسوخت

    که می گفت و فرماندهش می فروخت

  11. تو را بنده از من به افتد بسی

    مرا چون تو دیگر نیفتد کسی

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5500 تومان)