حکایت در فدا شدن اهل محبت و غنیمت شمردن
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/حکایت-در-فدا-شدن-اهل-محبت-و-غنیمت-شمردن

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4000 تومان)

  1. یکی تشنه می گفت و جان می سپرد

    خنک نیکبختی که در آب مرد

  2. بدو گفت نابالغی کای عجب

    چو مردی چه سیراب و چه خشک لب

  3. بگفتا نه آخر دهان تر کنم

    که تا جان شیرینش در سر کنم

  4. فتد تشنه در آبدان عمیق

    که داند که سیراب میرد غریق

  5. اگر عاشقی دامن او بگیر

    وگر گویدت جان بده گو بگیر

  6. بهشت تن آسانی آنگه خوری

    که بر دوزخ نیستی بگذری

  7. دل تخم کاران بود رنج کش

    چو خرمن برآید بخسبند خوش

  8. در این مجلس آن کس به کامی رسید

    که در دور آخر به جامی رسید

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4000 تومان)

  • کامی

    کام
    خواهش . آرزو. مطلوب . خواست
    تنعم . خوشی . ناز ونعمت . برخورداری
    لذت، عیش، تمتع، بهره‌مندی