-
خفتن عاشق یکیست بر سر دیبا و خار
چون نتواند کشید دست در آغوش یار
-
گر دگری را شکیب هست ز دیدار دوست
من نتوانم گرفت بر سر آتش قرار
-
آتش آست و دود می رودش تا به سقف
چشمه چشمست و موج می زندش بر کنار
-
گر تو ز ما فارغی ما به تو مستظهریم
ور تو ز ما بی نیاز ما به تو امیدوار
-
ای که به یاران غار مشتغلی دوستکام
غمزده ای بر درست چون سگ اصحاب غار
-
این همه بار احتمال می کنم و می روم
اشتر مست از نشاط گرم رود زیر بار
-
ما سپر انداختیم گردن تسلیم پیش
گر بکشی حاکمی ور بدهی زینهار
-
تیغ جفا گر زنی ضرب تو آسایشست
روی ترش گر کنی تلخ تو شیرین گوار
-
سعدی اگر داغ عشق در تو مؤثر شود
فخر بود بنده را داغ خداوندگار
خفتن عاشق یکیست بر سر دیبا و خار
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/خفتن-عاشق-یکیست-بر-سر-دیبا-و-خار
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4500 تومان)