-
خنک آن روز که در پای تو جان اندازم
عقل در دمدمه خلق جهان اندازم
-
نامه حسن تو بر عالم و جاهل خوانم
نامت اندر دهن پیر و جوان اندازم
-
تا کی این پرده جان سوز پس پرده زنم
تا کی این ناوک دلدوز نهان اندازم
-
دردنوشان غمت را چو شود مجلس گرم
خویشتن را به طفیلی به میان اندازم
-
تا نه هر بی خبری وصف جمالت گوید
سنگ تعظیم تو در راه بیان اندازم
-
گر به میدان محاکای تو جولان یابم
گوی دل در خم چوگان زبان اندازم
-
گردنان را به سرانگشت قبولت ره نیست
چون قلم هستی خود را سر از آن اندازم
-
یاد سعدی کن و جان دادن مشتاقان بین
حق علیمست که لبیک زنان اندازم
خنک آن روز که در پای تو جان اندازم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/خنک-آن-روز-که-در-پای-تو-جان-اندازم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)