-
بخشایش الهی گم شده ای را در مناهی چراغ توفیق فرا راه داشت تا بحلقه اهل تحقیق درآمد بیمن قدم درویشان و صدق نفس ایشان ذمایم اخلاقش بجمائد مبدل گشت
-
دست از هوا و هوس کوتاه کرد و زبان طاعنان در حق او همچنان دراز که بر قاعده اولست و زهد و صلاحش نامعول
-
بعذر و توبه توان رستن از عذاب خدای
ولیک می نتوان از زبان مردم رست
-
طاقت جور زبانها نیاورد و شکایت پیش پیر طریقت برد جوابش داد که شکر این نعمت چگونه گزاری که بهتر از آنی که همی پندارندت
-
چند گوئی که بداندیش و حسود
عیب گویان من مسکینند
-
گه بخون ریختنم برخیزند
گه ببد خواستنم بنشینند
-
نیک باشی و بدت گوید خلق
به که بد باشی و نیکت بینند
-
لیکن مرا که حسن ظن همگنان در حق من به کمالست و من در عین نقصان روا باشد اندیشه بردن و تیمار خوردن
-
گر آنها که میگفتی کردمی
نکو سیرت و پارسا بودمی
-
انی لمستتر من عین جیرانی
وللله یعلم اسراری و اعلانی
-
در بسته بروی خود ز مردم
تا عیب نگسترند ما را
-
در بسته چه سود و عالم الغیب
دانای نهان و آشکارا
در اخلاق درویشان حکایت بیست و سوم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/در-اخلاق-درویشان-حکایت-بیست-و-سوم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)