در اخلاق درویشان حکایت دوم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/در-اخلاق-درویشان-حکایت-دوم

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)

  1. درویشی را دیدم که سر بر آستان کعبه همی مالید و میگفت یا غفور یا رحیم تو دانی که از ظلوم و جهول چه آید

    درویشی را دیدم که سرش را به آستانه کعبه می‌مالید و می‌گفت: ای آمرزنده گناه! ای بخشایشگر! تو می‌دانی که از انسان بسیار ظالم و بسیار نادان چه کار برمی‌آید!

  2. عذر تقصیر خدمت آوردم

    که ندارم به طاعت استظهار

    به درگاه تو پوزش از خطاهایم را آورده‌ام چرا که برای عرضه کردن، هیچ دارایی‌ای از اطاعت و عبادت ندارم

  3. عاصیان از گناه توبه کنند

    عارفان از عبادت استغفار

    گناهکاران از گناه خود توبه می‌کنند و عارفان بخاطر کم بودن عبادتشان، طلب بخشش می‌نمایند

  4. عابدان جزای طاعت خواهند و بازرگانان بهای بضاعت من بنده امید آورده ام نه طاعت و بدریوزه آمده ام نه بتجارت اصنع بی ما انت اهله

    عبادت کنندگان پاداش اطاعت و بندگی خود را می‌خواهند و بازرگانان بهای کالای خود را می‌طلبند. من که بنده تو هستم، امیدواریم را برایت آورده‌ام نه بندگی خود را. و به گدایی آمده‌ام نه برای داد و ستد. خدایا با من آن كن كه لایق بزرگوارى توست (نه آنكه سزاوار من است)

  5. گر کشی ور جرم بخشی روی و سر بر آستانم

    بنده را فرمان نباشد هر چه فرمائی برآنم

    چه مرا بکشی و چه گناهم را ببخشی، در هر صورت سر و صورت خود را به آستانه‌ تو می‌گذارم. غلام نمی‌تواند دستوری بدهد، هر دستوری به من بدهی، آن را انجام خواهم داد.

  6. بر در کعبه سائلی دیدم

    که همی گفت و میگرستی خوش

    گدایی را بر در کعبه دیدم که زاری می‌کرد و زیبا می‌گفت:

  7. مینگویم که طاعتم بپذیر

    قلم عفو بر گناهم کش

    نمی‌گویم که عبادتم را بپذیر. فقط گناهم را ببخش (بروی گناهم خط بکش)

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (3500 تومان)