-
یکی از پادشاهان عابدی را پرسید که اوقات عزیزت چگونه می گذرد گفت همه شب در مناجات و سحر در دعای حاجات و همه روز در بند اخراجات
-
ملک را مضمون اشارت عابد معلوم گشت فرمود تا وجه کفاف او معین دارند تا بار عیال از دل او برخیزد
-
ای گرفتار پای بند عیال
دیگر آسودگی مبند خیال
-
غم فرزند و نان و جامه و قوت
بازت آرد سیر در ملکوت
-
همه روز اتفاق میسازم
که بشب با خدای پردازم
-
شب چو عقد نماز میبندم
چه خورد بامداد فرزندم
در اخلاق درویشان حکایت سی و سوم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/در-اخلاق-درویشان-حکایت-سی-و-سوم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3000 تومان)