-
یکی پارسا سیرت حق پرست
فتادش یکی خشت زرین به دست
-
سر هوشمندش چنان خیره کرد
که سودا دل روشنش تیره کرد
-
همه شب در اندیشه کاین گنج و مال
در او تا زیم ره نیابد زوال
-
دگر قامت عجزم از بهر خواست
نباید بر کس دوتا کرد و راست
-
سرایی کنم پای بستش رخام
درختان سقفش همه عود خام
-
یکی حجره خاص از پی دوستان
در حجره اندر سرا بوستان
-
بفرسودم از رقعه بر رقعه دوخت
تف دیگدان چشم و مغزم بسوخت
-
دگر زیر دستان پزندم خورش
براحت دهم روح را پرورش
-
بسختی بکشت این نمد بسترم
روم زین سپس عبقری گسترم
-
خیالش خرف کرده کالیوه رنگ
به مغزش فرو برده خرچنگ چنگ
-
فراغ مناجات و رازش نماند
خور و خواب و ذکر و نمازش نماند
-
به صحرا برآمد سر از عشوه مست
که جایی نبودش قرار نشست
-
یکی بر سر گور گل می سرشت
که حاصل کند زان گل گور خشت
-
به اندیشه لختی فرو رفت پیر
که ای نفس کوته نظر پند گیر
-
چه بندی در این خشت زرین دلت
که یک روز خشتی کنند از گلت
-
طمع را نه چندان دهان است باز
که بازش نشیند به یک لقمه آز
-
بدار ای فرومایه زین خشت دست
که جیحون نشاید به یک خشت بست
-
تو غافل در اندیشه سود مال
که سرمایه عمر شد پایمال
-
غبار هوی چشم عقلت بدوخت
سموم هوس کشت عمرت بسوخت
-
بکن سرمه غفلت از چشم پاک
که فردا شوی سرمه در چشم خاک
در توبه و راه صواب حکایت هشتم
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/در-توبه-و-راه-صواب-حکایت-هشتم
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(10000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(10000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(10000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(10000 تومان)