-
دیگر به کجا می رود این سرو خرامان
چندین دل صاحب نظرش دست به دامان
-
مردست که چون شمع سراپای وجودش
می سوزد و آتش نرسیدست به خامان
-
خون می رود از چشم اسیران کمندش
یک بار نپرسد که کیانند و کدامان
-
گو خلق بدانید که من عاشق و مستم
در کوی خرابات نباشد سر و سامان
-
در پای رقیبش چه کنم گر ننهم سر
محتاج ملک بوسه دهد دست غلامان
-
دل می طپد اندر بر سعدی چو کبوتر
زین رفتن و بازآمدن کبک خرامان
-
یا صلح متی یرجع نومی و قراری
انی و علی العاشق هذان حرامان
دیگر به کجا می رود این سرو خرامان
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/دیگر-به-کجا-می-رود-این-سرو-خرامان
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(3500 تومان)