رفتی و همچنان به خیال من اندری
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/رفتی-و-همچنان-به-خیال-من-اندری

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)

  1. رفتی و همچنان به خیال من اندری

    گویی که در برابر چشمم مصوری

  2. فکرم به منتهای جمالت نمی رسد

    کز هر چه در خیال من آمد نکوتری

  3. مه بر زمین نرفت و پری دیده برنداشت

    تا ظن برم که روی تو ماست یا پری

  4. تو خود فرشته ای نه از این گل سرشته ای

    گر خلق از آب و خاک تو از مشک و عنبری

  5. ما را شکایتی ز تو گر هست هم به توست

    کز تو به دیگران نتوان برد داوری

  6. با دوست کنج فقر بهشتست و بوستان

    بی دوست خاک بر سر جاه و توانگری

  7. تا دوست در کنار نباشد به کام دل

    از هیچ نعمتی نتوانی که برخوری

  8. گر چشم در سرت کنم از گریه باک نیست

    زیرا که تو عزیزتر از چشم در سری

  9. چندان که جهد بود دویدیم در طلب

    کوشش چه سود چون نکند بخت یاوری

  10. سعدی به وصل دوست چو دستت نمی رسد

    باری به یاد دوست زمانی به سر بری

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (5000 تومان)