ز من مپرس که در دست او دلت چونست
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/ز-من-مپرس-که-در-دست-او-دلت-چونست

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)

  1. ز من مپرس که در دست او دلت چونست

    ازو بپرس که انگشت هاش در خونست

  2. و گر حدیث کنم تندرست را چه خبر

    که اندرون جراحت رسیدگان چونست

  3. به حسن طلعت لیلی نگاه می نکند

    فتاده در پی بیچاره ای که مجنونست

  4. خیال روی کسی در سرست هر کس را

    مرا خیال کسی کز خیال بیرونست

  5. خجسته روز کسی کز درش تو بازآیی

    که بامداد به روی تو فال میمونست

  6. چنین شمایل موزون و قد خوش که تو راست

    به ترک عشق تو گفتن نه طبع موزونست

  7. اگر کسی به ملامت ز عشق برگردد

    مرا به هر چه تو گویی ارادت افزونست

  8. نه پادشاه منادی ز دست می مخورید

    بیا که چشم و دهان تو مست و میگونست

  9. کنار سعدی از آن روز کز تو دور افتاد

    از آب دیده تو گویی کنار جیحونست

لطفا برای دریافت آرایه‌های ادبی این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)
لطفا برای دریافت معنی (بازگردانی) این شعر، نشانی صفحه را کنید و مطابق توضیحات این صفحه ثبت نمایید. (4500 تومان)