-
صاحبا عمر عزیزست غنیمت دانش
گوی خیری که توانی ببر از میدانش
-
چیست دوران ریاست که فلک با همه قدر
حاصل آنست که دایم نبود دورانش
-
آن خدایست تعالی ملک الملک قدیم
که تغییر نکند ملکت جاویدانش
-
جای گریه ست برین عمر که چون غنچه گل
پنجروزست بقای دهن خندانش
-
دهنی شیر به کودک ندهد مادر دهر
که دگرباره به خون در نبرد دندانش
-
مقبل امروز کند داروی درد دل ریش
که پس از مرگ میسر نشود درمانش
-
هر که دانه نفشاند به زمستان در خاک
ناامیدی بود از دخل به تابستانش
-
گر عمارت کنی از بهر نشستن شاید
ورنه از بهر گذشتن مکن آبادانش
-
دست در دامن مردان زن و اندیشه مدار
هر که با نوح نشیند چه غم از طوفانش
-
معرفت داری و سرمایه بازرگانی
چه به از دولت باقی بده و بستانش
-
دولتت باد وگر از روی حقیقت برسی
دولت آنست که محمود بود پایانش
-
خوی سعدیست نصیحت چه کند گر نکند
مشک دارد نتواند که کند پنهانش
صاحبا عمر عزیزست غنیمت دانش
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/صاحبا-عمر-عزیزست-غنیمت-دانش
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(6000 تومان)