-
صبح می خندد و من گریه کنان از غم دوست
ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست
-
بر خودم گریه همی آید و بر خنده تو
تا تبسم چه کنی بی خبر از مبسم دوست
-
ای نسیم سحر از من به دلارام بگوی
که کسی جز تو ندانم که بود محرم دوست
-
گو کم یار برای دل اغیار مگیر
دشمن این نیک پسندد که تو گیری کم دوست
-
تو که با جانب خصمت به ارادت نظرست
به که ضایع نگذاری طرف معظم دوست
-
من نه آنم که عدو گفت تو خود دانی نیک
که ندارد دل دشمن خبر از عالم دوست
-
نی نی ای باد مرو حال من خسته مگوی
تا غباری ننشیند به دل خرم دوست
-
هر کسی را غم خویشست و دل سعدی را
همه وقتی غم آن تا چه کند با غم دوست
صبح می خندد و من گریه کنان از غم دوست
سعدی
https://www.sherfarsi.ir/sadi/صبح-می-خندد-و-من-گریه-کنان-از-غم-دوست
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
آرایههای ادبی
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)
لطفا برای دریافت
معنی (بازگردانی)
این شعر،
نشانی صفحه را
کنید و مطابق توضیحات
این صفحه
ثبت نمایید.
(4000 تومان)